ارائه مطالب در مورد هر موضوعي

ارائه مطالب در مورد هر موضوعي

تبلیغات در سایت ما
تبلیغات در سایت ما تبلیغات در سایت ما

تبلیغات سایت

بختک - روایت


من زیاد خواب می بینم. رنگی هم می‌بینم با حضور کامل همه ی حواس پنج گانه (و گاه بالاتر). پر تعداد هم می بینم: هر روز صبح چهار پنج تایی شان یادم هست. رویا اصولن بخش عمده ای از زندگی من است که به اندازه ی بیداری اهمیت دارد.
از روزی که هزارتوی خواب را نوشته ام، رویاهایم بسیار عمیق تر شده اند. این البته لزومن ربطی به نوشتن من ندارد. دلیل اش می تواند اشعه ی کیهانی باشد یا فعل و انفعالات اخیر در سطح خورشید که این روزها خواب همه مان را بر آشفته. خواب های این روزهایم خیلی کابوس وار هستند. چیزی که اصلن دلیل اش را نمی فهمم. اوضاع زندگی بد جوری بر وفق مراد است و من کابوس هایی می بینم که حتا کوچک ترین نشانه ای در آنها نیست که آگاه ام کند از ناآرامی ای که در جایی از ناخودآگاه ام به سر می برد. به واقع عجیب است. آخرین شان را همین یک ربع پیش دیدم:
یک بختک اساسی افتاده بود روی ام. چون اخیرن دوستی می گفت بختک ها همان جن ها هستند که می خواهند انرژی آدمیزاد را بخورند و ما باید از خودمان دورشان کنیم تا از روی مان بلند شوند. من به عکس، می خواستم بدانم دقیقن کیست و چه از جان من می خواهد. در نتیجه هِی با او گلاویز شدم و بیشتر فراخواندم اش. در همان شرایط سخت - و البته لذت بخش و عمیق - که نمی توانستم کوچک ترین حرکتی به ماهیچه های ام بدهم به این نتیجه رسیدم که اگر اراده کنم می توانم صورت اش را ببینم. حاصلِ این اراده به دست آوردن سرنخ هایی برای کشف هویت او بود: در یکی از عکس هایی که از دوران کودکی مادرم دارم و اخیرن اسکن کرده ام یکی از بچه هایی که سر کلاس نشسته آدمیزاد نیست و جن است. حالا این که کدام عکس و کدام چهره را نتوانستم کشف کنم؛ طرف بلند شد و رفت.
حالا با تو هستم بختک جان. بدجوری ما را توی کف گذاشتی. خلاصه اگر در دنیای جن ها به اینترنت دسترسی داری، فردا بیا. گو اینکه خیلی بدقلق و ترسناکی، می خواهم ببینم کی هستی. موهایت قرمز بودند. این را مطمئن ام.

فلج خواب – بختک فلج خواب


sleep paralysis
 فلج خواب - بختک فلج خواب
به حالت ناتوانی در انجام حرکات ارادی حین خواب اطلاق می شـود. فلج خواب یـک تـجربـه ی دلــهره آور و هراس انگیز می بـاشد. فـلـج خـواب اغـلب اوقات هنگام بیدار شـدن از خـواب و یـا در مـوارد نـادر در لحظه ی به خـواب رفتن رخ میدهد. فلج خواب از چند ثانیه تا چـند دقیـقه بـه طـول می انجامد. 25 تا 30 درصد جـمعیت کشـور حـداقل یکبار در طول زندگی خود اخـتـلال فلج خـواب را تـجـربه کرده اند. فلج خواب میتواند در هر سنی روی دهد. فلج خواب - بختک فلج خواب(sleep paralysis) به حالت ناتوانی در انجام حرکات ارادی حین خواب اطلاق می شـود. فلج خواب یـک تـجربـه ی دلــهره آور و هراس انگیز می بـاشد. فـلـج خـواب اغـلب اوقات هنگام بیدار شـدن از خـواب و یـا در مـوارد نـادر در لحظه ی به خـواب رفتن رخ میدهد. فلج خواب از چند ثانیه تا چـند دقیـقه بـه طـول می انجامد. 25 تا 30 درصد جـمعیت کشـور حـداقل یکبار در طول زندگی خود اخـتـلال فلج خـواب را تـجـربه کرده اند. فلج خواب میتواند در هر سنی روی دهد.
علایم فلج خواب: 1- ناتوانی در حرکت دادن تنه، دستها و پاها و صحبت کردن (فرد از فرط ترس میخواهد فریاد بکشد و برای بیدار شدن تقلا میکند، اما گویی تلاش وی بی نتیجه است). 2- فلج تمام و یا بخشی از عضلات اسکلتی ی بدن. 3- احساس خفگی و نزدیک بودن زمان مرگ (گویی موجودی روی قفسه سینه ی شما قرار گرفته است). 4- وحشتزدگی و اضطراب. 5- توهمات خواب(hypnagogic hallucinations): به توهمات شنیداری، دیداری و لمسی ی رویا مانند اطلاق میشود. احساس حضور یک انسان دیگر در اتاق، احساس فشردگی در قفسه سینه، دیدن سایه ی افراد، دیدن منبع نورانی، شنیدن صدای افراد، شنیدن صدای قدمهایی که نزدیک میشوند، دیدن شبح، تجربه خروج از بدن، احساس شناور شدن در هوا، شنیدن صدای بازو بسته شدن درها. تصورات غلط نسبت به فلج خواب و یا بختک: آزار و اذیت توسط جن، شیطان، دیو و یا موجودات فرازمینی، و یا اشتباه گرفتن آن با تجربه خروج از بدن. علت ایجاد فلج خواب: عوامل ژنتیکی، اضطراب و استرس، اختلال هراس و اختلال در نظم خواب را در پیدایش فلج خواب دخیل میدانند. مکانیسم ایجاد فلج خواب: در طی خواب در مرحله ی حرکات سریع چشم(REM)، یعنی مرحله ای که رویا بینی در آن روی میدهد، مغز انتقال سیگنالهای عصبی بسوی عضلات اسکلتی (به استثنای عضله دیافراگم و عضلات چشم) را مسدود و متوقف میسازد، تا شما رویاهای خود را برون ریزی نکنید (یعنی مثلا وقتی خواب میبیند در حال دویدن هستید، از رختخواب بلند نشوید و شروع به دویدن نکنید). هنگامی که شما قصد دارید از خواب بیدار شوید، مغز مجدداً کنترل عضلات را به دست میگیرد. اما گاهی اوقات قبل از اینکه مغز کنترل عضلات اسکلتی را بدست گیرد و عضلات از حالت فلج بودن خارج گردند، شما هشیاری خود را باز می یابید. که نتیجه ی آن احساس هراس آور فلج بودن بدنتان خواهد بود. نقطه ی مقابل این عارضه زمانی است که برخی افراد هنگام رویا دیدن دستها و پاهای خود را تکان میدهند و یا در موارد شدید تر دچار خوابگردی میشوند. چه چیزهایی احتمال تکرار فلج خواب را افزایش میدهند: 1-کسانی که بطور طاق باز و رو به پشت میخوابند بیشتر به فلج خواب دچار میشوند. 2-برنامه ی خواب نامنظم و محرومیت از خواب. 3-افزایش استرس و اضطراب. 4-تغییرات ناگهانی در سبک و یا محیط زندگی. 5-مصرف قرصهای خواب آور و آنتی هیستامینها. چگونه هنگام تجربه فلج بدن خود را از این وضعیت هراس آور خلاصی بخشیم: 1-سعی کنید انگشتان دست و یا پای خود را تکان دهید. 2-چشمان خود را به شدت تکان دهید، به دنبای آن پلکها و سر خود را. 3-سعی کنید وضعیت خروج از بدن را در خودتان القا کنید. درمان فلج خواب: فلج خواب یک اختلال خواب بی خطر است. تنها با رعایت اصول بهداشت خواب، خودداری از طاق باز خوابیدن و کاهش استرسها و هراسها میتوان تکرار آن را به حداقل رساند. افرادی که هفته ای یکبار به فلج خواب دچار میشوند لازم است تحت درمان دارویی (مصرف ضد افسردگی ها) قرار گیرند

بختک‌ چیست


بَخْتَک‌، موجودی‌ وهمی‌ و شبرو که‌ صورت‌ جسمانی‌ ندارد و همچون‌ سایه‌ یا شبح‌ شبها به‌ بستر آدمیزادگان‌ می‌آید و خود را روی‌ خفتگان‌ می‌افکند. خفتگان‌ در زیر گرانی‌ بختک‌ احساس‌ سنگینی‌ می‌کنند و حالت‌ خفگی‌ به‌ آنان‌ دست‌ می‌دهد. بختک‌ را مترادف‌ کابوس‌ ( برهان‌...، نیز داعی‌ الاسلام‌، ذیل‌ بخت‌؛ فیضی‌، ذیل‌ برخفج‌) و کابوس‌ را مظهر و نشانه بختک‌ گرفته‌اند.
ویژگیها: بختک‌ را دیوسِتَنْبه‌، یعنی‌ عفریته‌ (میدانی‌، 64)، یا مادینه‌ دیوی‌ (کوئن‌، به‌ شکلی‌ مهیب‌، و هنگامه‌ آفتی‌ ( غیاث‌...، ذیل‌ کابوس‌) ترسناک‌ و زیانبار تصور کرده‌اند که‌ پیکری‌ سیاه‌ و از قیر (میهن‌ دوست‌، 50) دارد. او را به‌سان‌ سیاهی‌ ( برهان‌، همانجا)، یا سایه‌ (اسدیان‌، 166)، و همچون‌ خرسی‌ ناپیدا (همایونی‌، 242) و بغچه‌ای‌ سیاه‌ و سنگین‌ ( ایرانیکا ) وصف‌ کرده‌اند و او را سایه‌، سیاهی‌ و بینی‌ گِلی‌ هم‌ می‌نامند.
به‌ پندار عامه‌ بختک‌ صاحب‌ گنج‌ یا 7 گنج‌ است‌ که‌ آنها را در زمین‌ یا زیر رنگین‌ کمان‌ پنهان‌ کرده‌ است‌ (شهری‌، 4/537؛ میهن‌ دوست‌، همانجا؛ آیلرس‌، .(39 در فرهنگ‌ عامه برخی‌ از مناطق‌ ایران‌، بختک‌ گلوبندی‌ دارد که‌ آن‌ را بر درختی‌، یا میخی‌، یا ناودانی‌ می‌آویزد و از چشم‌ خفتگان‌ پنهان‌ می‌کند (همو، .(45
خاستگاه‌: بختک‌ را کنیز اسکندر و همسفر او به‌ ظلمات‌ در جست‌ و جوی‌ چشمه جاودانگی‌، یا آب‌ زندگانی‌ پنداشته‌اند. بنابر افسانه‌ای‌، اسکندر پس‌ از دست‌ یافتن‌ به‌ آب‌ حیات‌، مشکی‌ از آن‌ پر کرد و بر شاخه درختی‌ آویخت‌. کلاغی‌ مشک‌ را سوراخ‌ کرد. بختک‌ مُشتی‌ از آب‌ حیات‌ نوشید و بقیه آب‌ مشک‌ بر زمین‌ ریخت‌. اسکندر بینی‌ بختک‌ را به‌ سبب‌ خوردن‌ آب‌ حیات‌ برید. بختک‌ هم‌ از خاک‌ آغشته‌ با آب‌ زندگانی‌ یک‌ بینی‌ گلی‌ برای‌ خود ساخت‌ (هدایت‌، 175؛ نیز نک: آیلرس‌، 43 ؛ ماسه‌، .(II/366 از آن‌ پس‌، بختک‌ عمر جاودانه‌ یافت‌ و در میان‌ مردم‌ به‌ بینی‌ گلی‌ معروف‌ شد و این‌ باور به‌ وجود آمد که‌ بختک‌ از گرفتن‌ و کنده‌ شدن‌ بینیش‌ بیم‌ دارد (هدایت‌، همانجا).
در تاریخ‌ طبری‌، شاهنامه فردوسی‌ و اسکندرنامه نظامی‌ که‌ داستان‌ سفر اسکندر به‌ ظلمات‌ در آنها نقل‌ شده‌، سخنی‌ از کنیز او بختک‌ و همراهیش‌ با اسکندر و نوشیدن‌ آب‌ حیات‌ نرفته‌ است‌ (بلوکباشی‌، 1052).
بختک‌ در گویشها: از دیرباز، مردم‌ ایران‌ این‌ مادینه‌ دیو را می‌شناخته‌اند و او را به‌ نامهای‌ گوناگون‌ می‌خوانده‌اند. در لغت‌نامه‌های‌ فارسی‌ قدیم‌ به‌ شماری‌ از نامهای‌ گویشی‌ بختک‌ اشاره‌ شده‌ است‌ که‌ این‌ صورتها از آن‌ شمارند: بخت‌، بَرخَفْج‌، خَفج‌، خُفْتَک‌، بَرفَنجَک‌، دَرْفَنْجَک‌ اِسْتَنبه‌ یا دیوسِتَنْبه‌، کَرَنجو، بوشاسْب‌ و سُکاچه‌ (نک: لغت‌ فرس‌، برهان‌، غیاث‌، داعی‌الاسلام‌، نیز لغت‌نامه‌...، ذیل‌ همین‌ کلمات‌).
واژه بوشاسب‌ که‌ در اوستا به‌ صورت‌ بوشیانْسْتا آمده‌، در اوستا ی‌نوین‌ نام‌ دیو مادینه‌ای‌ است‌ که‌ برای‌ آدمیزادگان‌ خواب‌ سنگین‌ و خواب‌آلودگی‌ و تنبلی‌ می‌آورد. بنابر روایتی‌، بوشاسب‌ در پگاه‌ برخفتگان‌ فرود می‌آید و آنان‌ را به‌ خواب‌ آغاز روز و تنبلی‌ وامی‌دارد و حالتی‌ از رخوت‌ و سستی‌ شبیه‌ مرگ‌ برای‌ آنان‌ می‌آورد (نک: نیبرگ‌، 67، 108؛ پورداود، 2/204؛ بهزادی‌، 284). با توجه‌ به‌ ویژگیها و عملکرد بوشاسب‌، این‌ دیو را خلاف‌نظر برخی‌ (مثلاً معین‌، ذیل‌ کابوس‌) نمی‌توان‌ همان‌ بختک‌ و پدید آورنده کابوس‌ دانست‌.
چون‌ شب‌ و تاریکی‌ جولانگاه‌ بختک‌ است‌، در...

بختک از نگاه علم


انگار خواب می‌بیند، ولی نه. می‌خواهد از ترس فریاد بکشد، ولی دست و پایش را زنجیر کرده‌اند و راه گلویش را بسته‌اند. انگار چیزی روی سینه‌اش سنگینی می‌کند. از شدت وحشت، تمام بدنش فلج شده و تکان نمی‌خورد. خوب که نگاه می‌کند می‌بیند چیزی شبیه یک موجود وحشتناک و گاهی پشمالو روی سینه‌اش نشسته و گویی جان او را می‌گیرد.
خواب شیرین از آن دسته چیزهایی است که خیلی‌ها آرزویش را دارند، ولی دستشان از آن کوتاه است. اگر از تمام بی‌خوابی‌ها و مشکلاتی که شبانگاهان به سراغمان می‌آید بگذریم، چیزی هست که خواب را به کام انسان زهر می‌کند و آن چیزی نیست جز بختک. کابوسی که تا کنون بسیاری آن را تجربه کرده‌اند. شاید شما هم جزو آن دسته از افرادی باشید که بختک به سراغتان آمده است.
بختک در واقع یک نوع کابوس است. خوابی که واکنش احساسی بسیار ناخوشایندی را در فردی که خوابیده به صورت ترس یا وحشت، درد، احساس افتادن از جایی، غرق‌شدگی یا مرگ ایجاد می‌کند.
چنین خواب‌هایی می‌تواند به دلایل جسمی همچون تب بالا یا عوامل روانشناختی چون ضربه‌های روحی یا استرس در زندگی فرد رخ دهد یا ممکن است دلیل خاصی نداشته باشد.
نام بختک به این دلیل روی این نوع کابوس گذاشته شد که از زمان های گذشته، افراد بر این باور بودند که عجوزه‌ای زشت صورت، شب‌ها بدن جسمانی خود را ترک کرده و روی سینه قربانی خود می‌نشیند. فرد قربانی در چنین حالتی با احساس وحشت و در حالی که به سختی نفس می‌کشد از خواب بیدار می‌شود، گویی چیزی سنگین روی سینه‌اش سنگینی می‌کند و قادر به حرکت نیست، انگار فلج شده است.
این باور در بسیاری از فرهنگ‌های دنیا رایج است. در کشور ما هم هنوز به این حالت سنگینی و وحشت، بختک گفته می‌شود.
البته تحقیقاتی که در سال‌های اخیر روی این فرآیند پیچیده صورت گرفته، نشان می‌دهد که این پدیده نوعی فلج خواب است که طی آن ماهیچه‌های اسکلتی به طور ناپایداری از حرکت باز ایستاده و به اصطلاح فلج می‌شوند و فرد در آغاز خوابیدن یا در حین بیدار شدن از خواب، توانایی انجام حرکات اختیاری بدنش را به طور موقت از دست می‌دهد.
در واقع فلج خواب، نوعی اختلال خواب محسوب می‌شود که حدود چند ثانیه تا چند دقیقه طول می‌کشد. البته می‌توان با لمس بدن فرد یا صدا زدن او، وی را از این حالت خارج کرد.
بختک با چه علائمی قابل شناسایی است؟
به طور کلی بختک یا فلج خواب دارای دو دسته علائم است که ممکن است به تنهایی یا ترکیبی از هر دو، در فرد دیده شود:
فلج اندام‌ها:
این مرحله هنگام بیدار شدن از خواب یا مدت کوتاهی پیش از به خواب رفتن رخ دهد. در این حالت فلج یک بخش یا تمام اندام‌ها شامل بازوها، پاها و کل بدن اتفاق می‌افتد و فرد قادر به حرکت آنها نیست، نمی‌تواند صحبت کند و تنها کنترل کمی در خصوص تنفس و پلک زدن خود دارد.
این فلج همانند فلجی است که در هنگام دیدن رویا رخ می‌دهد. به طوری که مغز برای جلوگیری از افزایش بروز هیجانات در هنگام رویا، ماهیچه‌ها را از کار می‌اندازد و تنها بخش‌هایی از بدن طی دیدن رویا حرکت می‌کند.
به دنبال این فلج، فرد احساس سنگینی روی قفسه سینه خود می‌کند، به طوری که نمی‌تواند به درستی نفس بکشد.
علائم توهمی:
این مرحله شامل دیدن یا شنیدن تصاویر و صداهایی طی فلج اندام‌هاست. به‌گونه‌ای که فرد فکر می‌کند کسی کنارش ایستاده یا صدای عجیبی می‌شنود. دیدن سایه افراد، تجربه خروج از بدن، احساس شناور بودن در هوا، شنیدن گام‌هایی که نزدیک می‌شوند هم از علائم توهم‌گونه است.
در این دسته معمولا توهمات شنیداری از همه شایع‌تر است. افراد معمولا از شنیدن صداهای خراشیدن چیزی، خندیدن، تراشیدن، وزوز، زنگ زدن و صداهای مختلف سخن می گویند که بسیار واقعی به نظر می‌رسند.

بَختَک در افسانه‌ها و باور عامیانه ایرانی


بَختَک در افسانه‌ها و باور عامیانه ایرانی نام موجودی تخیلی است که شبها قصد خفه کردن افراد در خواب را دارد. برخی منابع نیز بختک را باکابوس هم‌معنی دانسته اند.
البته بختک با کابوس هم معنا نیست، بختک موجودی نامریی است که شب هنگام بر بدن انسان مسلط می‌شود و تمام بدن را در اختیار گرفته و قفل می‌کند، درین حالت انسان فقط نظاره گر ناتوانی خود است. ترسی بدون دلیل وجود انسان را در بر می‌گیرد و انسان توان کوچک‌ترین واکنشی نسبت به این ترس ندارد .
در برخی باورهای قدیمی معتقدند که بختک روی سینه افراد می‌نشیند و تمام وجود انها را فلج می‌کند. شاید ترس انسان گرفتار این موجود نیز بدلیل این است که حضور انرا بر روی خود احساس می‌کند ولی نمی‌تواند انرا ببیند. برخی دیگر بر این باورند که بختک در درون انسان نفوذ می‌کند و بدن را در اختیار می‌گیرد. اصطلاح " بختک روی زندگیش افتاده " نیز ازین جا وارد ادبیات فارسی شده است.
 

فلج خواب – بختک


فلج خواب(sleep paralysis) به حالت ناتوانی درانجام حرکات ارادی حین خواب اطلاق می شـود.فلج خواب یـک تـجربـه ی دلــهره آور و هراس انگیزمی بـاشد. فـلـج خـواب اغـلب اوقات هنگام بیدارشـدن از خـواب و یـا در مـوارد نـادر در لحظه ی بهخـواب رفتن رخ میدهد. فلج خواب از چند ثانیه تاچـند دقیـقه بـه طـول می انجامد. 25 تا 30 درصدجـمعیت کشـور حـداقل یکبار در طول زندگی خوداخـتـلال فلج خـواب را تـجـربه کرده اند. فلج خوابمیتواند در هر سنی روی دهد.
علایم فلج خواب:
1-ناتوانی در حرکت دادن تنه، دستها و پاها و صحبت کردن (فرد از فرط ترس میخواهد فریاد بکشد و برای بیدار شدن تقلا میکند، اما گویی تلاش وی بی نتیجه است.)
2-فلج تمام و یا بخشی از عضلات اسکلتی ی بدن.
3- احساس خفگی و نزدیک بودن زمان مرگ (گویی موجودی روی قفسه سینه ی شما قرار گرفته است.
4- وحشتزدگی و اضطراب.
5-توهمات خواب(hypnagogic hallucinations): به توهمات شنیداری، دیداری و لمسی ی رویا مانند اطلاق میشود. احساس حضور یک انسان دیگر در اتاق، احساس فشردگی در قفسه سینه، دیدن سایه ی افراد، دیدن منبع نورانی، شنیدن صدای افراد، شنیدن صدای قدمهایی که نزدیک میشوند، دیدن شبح، تجربه خروج از بدن، احساس شناور شدن در هوا، شنیدن صدای بازو بسته شدن درها.
تصورات غلط نسبت به فلج خواب و یا بختک:
آزار و اذیت توسط جن، شیطان، دیو و یا موجودات فرازمینی، و یا اشتباه گرفتن آن با تجربه خروج از بدن.
علت ایجاد فلج خواب:
عوامل ژنتیکی، اضطراب و استرس، اختلال هراس و اختلال در نظم خواب را در پیدایش فلج خواب دخیل میدانند.
مکانیسم ایجاد فلج خواب:
در طی خواب در مرحله ی حرکات سریع چشم(REM)، یعنی مرحله ای که رویا بینی در آن روی میدهد، مغز انتقال سیگنالهای عصبی بسوی عضلات اسکلتی (به استثنای عضله دیافراگم و عضلات چشم) را مسدود و متوقف میسازد، تا شما رویاهای خود را برون ریزی نکنید (یعنی مثلا وقتی خواب میبیند در حال دویدن هستید، از رختخواب بلند نشوید و شروع به دویدن نکنید). هنگامی که شما قصد دارید از خواب بیدار شوید، مغز مجدداً کنترل عضلات را به دست میگیرد. اما گاهی اوقات قبل از اینکه مغز کنترل عضلات اسکلتی را بدست گیرد و عضلات از حالت فلج بودن خارج گردند، شما هشیاری خود را باز می یابید. که نتیجه ی آن احساس هراس آور فلج بودن بدنتان خواهد بود. نقطه ی مقابل این عارضه زمانی است که برخی افراد هنگام رویا دیدن دستها و پاهای خود را تکان میدهند و یا در موارد شدید تر دچار خوابگردی میشوند.
چه چیزهایی احتمال تکرار فلج خواب را افزایش میدهند:
1-کسانی که بطور طاق باز و رو به پشت میخوابند بیشتر به فلج خواب دچار میشوند.
2-برنامه ی خواب نامنظم و محرومیت از خواب.
3-افزایش استرس و اضطراب.
4-تغییرات ناگهانی در سبک و یا محیط زندگی.
5-مصرف قرصهای خواب آور و آنتی هیستامینها.
چگونه هنگام تجربه فلج بدن خود را از این وضعیت هراس آور خلاصی بخشیم:
1-سعی کنید انگشتان دست و یا پای خود را تکان دهید.
2-چشمان خود را به شدت تکان دهید، به دنبای آن پلکها و سر خود را.
3-سعی کنید وضعیت خروج از بدن را در خودتان القا کنید.
درمان فلج خواب:
فلج خواب یک اختلال خواب بی خطر است. تنها با رعایت اصول بهداشت خواب، خودداری از طاق باز خوابیدن و کاهش استرسها و هراسها میتوان تکرار آن را به حداقل رساند. افرادی که هفته ای یکبار به فلج خواب دچار میشوند لازم است تحت درمان دارویی (مصرف ضد افسردگی ها) قرار گیرند.

بررسی علمی پدیده (بختک )


فلج خواب یا به اصطلاح عموم " بختک " با زمینه ژنتیکی در نتیجه استرسهای روزمره به وقوع می پیوندد و هیچگونه عارضه جسمی در پی ندارد.
تشریح چگونگی فلج خواب یا بختک
دقیقا پیش از خواب طبیعی و یا هنگام بیدار شدن بامدادی و هنگامی که فرد دراز کشیده حالتی موسوم به فلج خواب رخ می دهد که در آن فرد برای چند ثانیه ( گاهی تا چند دقیقه ) مطلقا قادر به حرکت نیست ولی در عین حال نسبت به کلیه وقایع اطراف خود آگاه است .
می توان با لمس بدن فرد یا صدا کردن اسم او، وی را از این حالت خارج کرد. در ضمن گاهی اوقات فرآیندهای ذهنی خواب در زمان فلج خواب بروز می کند و فرد حتی ممکن است در حالت بیداری و فلج، رویا ببیند که اکثر این رویاها هشدار دهنده و ترسناکند.
علت ایجاد " بختک " به طور یقین می توان گفت ؛ که فلج خواب در اثر ناهنجاری مغزی ایجاد می شود که در آن مکانیسمهای عصبی، در زمانی نامناسب فعال شده اند.
خواب چنین افرادی به جای آنکه با امواج آهسته مغزی ( آلفا) آغاز شود مستقیما وارد مرحله عمیق می شود و این بدین معناست که فرد مبتلا به فلج خواب، خواب سبک یا به اصطلاح چرت زدن را تجربه نمی کند.
فلج خواب یک اختلال ژنتیکی است و تقریبا کلیه افراد مبتلا دارای ماده ویژه ای در خون به نام HLA-DR2 هستند. در ضمن فلج خواب هیچ عارضه جسمی ایجاد نکرده و با اضطراب و استرس تشدید می شود.
لازم به ذکر است عارضه مذکوربا داروهایی از قبیل ایمی پیرامین و آمفتامینها به طور موفقیت آمیزی درمان می شود.

بختک



بختک در افسانه‌ها و باور عامیانه ایرانی نام موجودی تخیلی است که شبها قصد خفه کردن افراد در خواب را دارد. برخی منابع نیز بختک را با کابوس هم‌معنی دانسته اند. البته بختک با کابوس هم معنا نیست. بختک موجودی نامریی است که شب هنگام بر بدن انسان مسلط می‌شود و تمام بدن را در اختیار گرفته و قفل می‌کند، درین حالت انسان فقط نظاره گر ناتوانی خود است. ترسی بدون دلیل وجود انسان را در بر می‌گیرد و انسان توان کوچک‌ترین واکنشی نسبت به این ترس ندارد.
در برخی باورهای قدیمی معتقدند که بختک روی سینه افراد می‌نشیند و تمام وجود انها را فلج می‌کند. شاید ترس انسان گرفتار این موجود نیز بدلیل این است که حضور انرا بر روی خود احساس می‌کند ولی نمی‌تواند انرا ببیند. برخی دیگر بر این باورند که بختک در درون انسان نفوذ می‌کند و بدن را
در اختیار می‌گیرد. اصطلاح " بختک روی زندگیش افتاده " نیز ازین جا وارد ادبیات فارسی شده است .
مشخصات علمی
این پدیده با نام Sleep Paralysis شناخته می‌شود. در هنگام به خواب رفتن و در مرحله REM، بدن به طور طبیعی دچار فلجی موقت می‌شود. بختک زمانی رخ می‌دهد که مغز از وضعیت REM بیرون می آید (بیدار می‌شود) اما فلج موقت بدن همچنان باقی می ماند.
تفسیر دانشنامه‌ای

زاد و ولد و تولید مثل جن


چون در جنیان جنبه عنصریت آتش بیشتر از آدمی است لذا در امر آمیزش جنسی بتدریج انسان دچار ضعف شده و سرانجام ادامه ی این عمل برای وی غیر ممکن و حتی مخاطره انگیز خواهد بود. (آقای ستار پورابراهیم صاحب کتاب دنیای مرموز جن) در مقایسه با بشر جن معمولا فقط جنسیت مشخص است. هرچند زن و مرد آنها برای خودشان معلوم است اما فاقد دستگاه و یا سیستم بدنی نر و ماده و تخمدان و زهدان میباشند. آنها پس از گذشت 5 یا 6 سال از ازدواج بچه دار شده و حد آکثر حدود 8 بچه میآورند. و چون روح در شراره آتش دمیده شد، آن (شراره) به جهت سستیش، لرزش فراوان پیدا کرد و دمیدن، اضطراب و نا آرامیش را افزونی بخشد و هوا بر آن غالب گشت و بر یک حالت قرار نگرفت:
عالم جنیان بر این صورت پدید آمد، چنانکه زاد و ولد در بشر به سبب ریختن آب در زهدان رحم، و چون نسل و زاد و ولد در طایفه بشر اینگونه است. در جنیان، زاد ولد به واسطه القای هوا در رحم ماده آنان واقع میشود. بنابر این زاد و ولد در طایفه جنیان هم هست و وجودشان به واسطه قوس- کمان میباشد و آن آتشین است. وارد(که خداوند نگهدارش باشد) چنین بیان داشت.
 اما جمع شدن بعضی شان با بعضی دیگر - هنگام نزدیکی- به صورت پیچیدن است، مانند دودی که از گلخن و یا کوزه سفالگر بیرون می آید آنها در یکدیگر داخل میشوند و هر یک به تداخل لذتمند میگردند. نطفه ریختن آنها مثل بارور شدن درخت خرماست (که از گرد خرمای نر درخت خرمای ماده بارور میشود ) باروری جنیان به مجرد بو یا باد – مانند خوراکشان – میباشد و فرقی نمیکند.
جنیان ارواحی اند که در بادها دمیده شده اند و انسان ارواحی که در اشباح دمیده شده اند، گفته اند : موجود نخستین از جنیان ماده، آنچنانکه حوا از آدم جدا شد، جدا نگشت.
 بعضی گویند : خداوند برای نخستین موجود از جنیان، شرمگاهی در وی آفرید که برخی شان با برخی دیگر ازدواج کرده و صاحب فرزند شوند.
 و در آنها خنثی نیز آفرید ( نه مرد و نه زن)، از این روی جنیان از عالم برزخن اند و هم شباهت به بشر دارند و هم شباهت به فرشتگان، مانند خنثی که هم شبیه نر است و هم شبیه به ماده. آقای علی باقری صاحب کتاب دانستنیهایی درمورد جن
 مفسرین در ذیل آیه 21 از سوره روم گفته اند مراد از مودت، ازدواج و مراد از رحمت فرزند است. پس آنان نیز ازدواج کرده، صاحب فرزند میشوند البته کیفیت ازدواج و تولید نسلشان مختلف است و بعضی گفته اند مردان آنان نطفه ندارند بلکه باد می وزند. (آقای حیدر قنبری صاحب کتاب داستانهای شگفت از جن)
 نظر سایت جن
 نکته اول : تولید مثل جن توسط تزریق هوا از طرف نر و پذیرش آن از طرف ماده صورت میپذیرد و این مستلزم آن است که هر دو موجود دارای دستگاه تناسلی خاص باشند.
 نکته دوم : در اجنه شهوت نیز وجود دارد (صرف نظر از زیاد و کم بودن آن) چون اصل وجود شهوت در موجودات برای رغبت به تولید مثل است و در صورتی که شهوت وجود نداشته باشد هیچ حیوان، انسان و جنی رغبت به این کار را
 ندارد مانند لذتی که خوردن غذا وجود دارد باعث تامین نیرو و بقاء میشود.
 نکته سوم : مدت بارداری در زنان جنی طولانی تر از انسانها و بدون هیچگونه سختی و مشقت میباشد.در بعضی کتب مدت حمل و بارداری جن را زمانی بسیار کم و گاهی، عانا پس از نزدیکی بیان کرده اند و این از نظر ما (سایت جن) کاملا مردود است.
زمان بارداری جنیان بین 4 تا 5 سال طول میکشد و هرگز دوقلو یا چند قلو باردار نمیشوند زیرا در آنها خاصیت اسپرم مانند انسانها جریان ندارد.
 توضیح:
چون جن موجودی مادی است پس قوانین عالم ماده بر آنان حاکم است. زمانی جنین دوقلو میشود که دو اسپرم نر همزمان به اسپرم بستر یعنی اسپرم ماده رسیده و وارد شود.در جن شکل گیری و عمل لقاح توسط عنصر هوا که عنصر
 غالب در درون جن میباشد صورت میگیرد پس این عمل توسط اسپرم صورت نمیپذیر و که قواعد اسپرم یعنی پذیرش دو یا چند تایی بر آن حاکم باشد لذا دو قلو بودن فرزند در اجنه منتفی است.
 اشکال: در مورد مدت بارداری که چطور ممکن است جمعیت جنیان از ما بیشتر باشد در صورتی که مدت بارداریشان طولانی تر است؟
 جواب سایت جن : در کنار مدت بارداری طولانی جن باید به طول عمر جن (مراجعه شود به منو قسمت طول عمر) توجه داشت. جنیان به صورت طبیعی بیش از 1200 سال عمر میکنند البته اگر تقدیرشان به علت حوادث یا بیماری یا...به مرگ منتهی نشود.  حالا اگر عمر انسان را بین 70 تا 100 سال در نظر بگیریم که یک دهم عمر جن است و مدت بارداری بارداری انسان 9 ماه یعنی تقریبا یک پنجم مدت بارداری جن میباشد پس آنها با طول عمر بالا به نسبت انسان، زمان دو
 برابر برای تولید مثل دارند. ضمن اینکه انسانها سالهاست که در حال کنترل جمعیت و نسل هستند اما در جامعه جنیان تولید مثل با روند طبیعی رو به افزایش است.
نکته چهارم: سقط جنین در جنیان امکان پذیر نیست چون ضربه خوردن به نوزادی که از جنس لطیف است معنا ندارد استرس و ترس نیز به جنین آنها صدمه نمیزند اما مرگ و میر در نوزادان جن نیز ممکن است و بیشتر علت آن نامتناسب بودن انرژی های جنس نر و ماده است. الته در زمانی که جنین دو رگه انسان و جن باشد سقط جنین مانند انسانها صورت میگیرد.
 نکته پنجم : انسان از جن و جن از انسان باردار میشوند و فرزندانی دو رگه حاصل این ازدواج است چگونگی عمل به این شکل است که جنیان از خاصیت شکل گیری در تمام اجزاء به انسان برخوردارند(به منو قسمت تغییر شکل مراجعه شود) پسران آدم با زنانی از جن ازدواج کردند (بحار ج60 ص312 )
 آنها میتوانند شرایط فیزیکی رحم خود را مطابق با پذیرش اسپرم از طرف انسان تنظیم نمایند. مردان آنها نیز توان خاصیت پذیری در تمام اجزاء را از مردان انسان دارند و حتی میتوانند تولید اسپرم نیز داشته باشند یعنی تطبیق شرایط بارداری به عهده جنیان است.
 شنیده شده که فرزندان دورگه انسان و جن گرایش عنصری آنها به انسان بیشتر است و به همین دلیل زنان آنها رقبت بیشتری به مردان انسان دارند. زیرا از قوت فکر انسان که در فرزندانشان تاثیر گذار است احساس فخر میکنند.
روایت: آمده شیطان به صورت پدر حجاج رفت نزد مادر او و با او مقربت کرد بعد از آن پدر حجاج آمده به نزد زنش رفت و خواست با او نزدیکی کند که مادر حجاج گفت : تو الان آمدی و مقاربت کردی. (اصول کافی ج5 ص502)
 نکته ششم : جنیان در زمان خاصی مقاربت و نزدیکی میکنند. پیامبر اسلام فرمودند : در شبهای اول و وسط و آخر ماه مقاربت نکنید، احتمال اینکه فرزندان مبتلا به مرض،صرع و جنون شوند زیاد است، زیرا مبتلایان به بیماری صرع و جنون در این سه شب به این مرض مبتلا شده اند. (وسائل الشیعه ج19 ص91)
 نکته هفتم: به علت غلبه عنصر آتش در وجود جن پس از استمرار نزدیکی حالت ضعف بر انسان غلبه میکند. وجود گرم جن تعادل عناصر وجودی انسان را دچار مخاطره کرده باعث از دست دادن انرژی، آب بدن و مایعاتی در قسمتهای مختلف بدن وجود دارد میشود مانند: مایعی که در ستون فقرات و استخوانهاست.
 عوارض دیگر انسان در مقاربت با جن شامل سرگیجه، ضعف اعصاب، بد عمل کردن دستگاه گوارش و از دست دادن توان جنسی میباشد.

سرعت عمل جن


قدرت و سرعت  جن
مسئله قدرت و سرعت اجنه را از چند بعد میتوان مورد بررسی قرار داد :
قدرت جسمی
قدرت روحی
قدرت فکری
قدرتهای ماورائی
قدرت جسمی:
گفتیم جسم اجنه تا قبل از اینکه متراکم شوند حالت لطافت دارد این لطافت منظور نرمی نیست منظور ماهیت لطیف ، مانند هوا میباشد و  قدرت او نیز مثل باد است باد درعین اینکه دیده نمیشود اما دارای پتانسیلی است که در شراطی خاص به طوفانهای سهمگین تبدیل میشود . زمانی که جن حالت تراکم پیدا کرده و جسمیت پیدا کند نوع حرکت او نیز مانند آنچه شکل او را به خود گرفته میشود یعنی اگر جسم خود را به یک انسان تبدیل کند از قوانین جسم او تبعیت میکند و قدرت او نیز تقریبا شبیه یک انسان خواهد شد .
اما در صورتی که جسمش ، به شکل طبیعی یک جن تراکم پیدا کند از قدرت فوق العاده ای برخوردار است. به علت قلبه ای که اجنه برقدرت جاذبه دارند میتوانند بارهایی بیش از 500 تن را نیز جابجا کنند .
یکی ار فرضیاتی که در ساخت بناهای کهن وجود دارد این است که ساخت این بناها از قدرت بشر خارج است البته نظر کسانی است که مادی صرف هستند و از عالم حسهای پنجگانه بیرون نمیروند . کسانی که کمی فراتر میروند میگویند این بناها ساخته موجوداتی غیر از انسانها است یعنی قائل به وجود موجوداتی دیگر نیز هستند . اما واقعیت این است که  در زمانهای کهن انسان به خاطر قوت روحی و جسمی و زندگی در طبیعت خالص از وجود چنین موجوداتی بهره میبرده ، همانطور که حشمت الله حضرت سلیمان نبی با استفاده از آنان ساختمانهای بزرگ بنا میکرد.
نکته ای دیگر که در باب قدرت فیزیکی جن وجود دارد نیروی نهفته در آتش است و چون جن از آتش است  خاصیت نیرو و انرژی آن در وجودش قرار دارد آتش دارای انرژی و پتانسیل های زیادی می باشد به حرکت در آوردن و غلبه بر جاذبه در آتش باعث شده که امروزه بشر بهره های فراوانی از آن ببرد .
با مثالی میتوان کمی به نوع قدرت این موجود پی برد : شما اگر تصور کنید آتشی که افروخته شده دارای قوه اختیار باشد ( بدون در نظر گرفتن تامین منبع سوختن آن) میتواند در مواقعی که بخواهد افروخته تر ، شعله ور تر و با حرارت تر شود ،تا جایی که نیاز داشته باشد به صورتی که حدی برای آن نمیتوان در نظر گرفت به همین شکل نوع  قدرت و غلبه بر اجسام فیزیکی در جن بسته به نیازش به سرعت تامین میشود.
کسانی که جنزده میشوند و جن در جسم آنان نفوذ میکند دارای قدرت زیادی میشوند حتی قادرند چندین نفر را به راحتی از پا در آورند چون جن از جسم آنها به عنوان ابزار استفاده میکند.
قدرت روحی و فکری:
اجنه از لحاظ روحی و فکری چیزی بین انسان و حیوانند . جهت آنها نمیتوانند مدارج بالایی در شناخت و معرفت را کسب نمایند به همین دلیل مانند دیگر مخلوقات طفیلی انسان و وابسطه به قدرت فکری انسانند . پیشرفت انسان در مسائلی که حاصل قدرت فکر  بشری است قابل تحلیل برای هیچ موجودی غیر از خداوند نمیباشد. از طریقه زندگی اجنه که هنوز به شکل انسانهای کهن معاش خود را میگذرانند میتوان به این موضوع پی برد.
در بعضی کتب آمده : علت زندگی آنان به صورت کهن عدم  علاقه مندی به جوامع پیشرفته و شهر نشین است که اگر این فرض را هم قبول کنیم باز باید به ناقص العقل بودنشان پی برد .
در بین اجنه هیچ پیامبری وجود ندارد و هم آنها از پیشوایان انسان و پیغمبران بشر تبعیت میکنند . در آنها قوه وهم ، خیال و  اختیار ناشی از عقل وجود دارد و مکلف هستند ولی استحکام عقلانی برای اختراع و اکتشاف ندارند.
از قدرت روحی آنان میتوان به نفوذ در فکر بشر (البته انسانهایی که عقلشان تحت وهم و خیال است)اشاره کرد . در مسائل دعانویسی که از اجنه برای اجرای آن استفاده میشود آنها قدرت و اجازه به تخریب چیزی را ندارند فقط در افکار وسوسه کرده تا بتوانند مقصود را حاصل نمایند.
مسائلی که در مورد زور و قدرت جن بیان گردید  جنبه جسمی آنان مورد بررسی بود . روح جن مانند روح انسان (البته نه به قوت روح انسان) قدرت عبادت ، دعا  و تلاوت کتب مقدس را حس میکند و به همین وسیله میتواند تقرب پیدا کند مانند ابلیس که از مقربین و قدیسین بود . علت حسد او نیز به ضعف عقلش بر میگشت .
او با قدرت دعا و عبادت توانست مقرب شود . البته اگر انسانی به مقداری که ابلیس عبادت کرد (چند صد سال ) عبادت میکرد بعید به نظر میرسید دیگر چیزی به عنوان هوای نفس بر عقلش غلبه کند.
قدرتهای ماورائی :
جن موجودی ماورائی نیست اما دنیای او از خاصیتهای برخوردار میباشد که تحلیل آن بسیار دشوار است  . اجنه طی الارض میکنند. نوع طی الارض آنها نوع خاصی است در دنیای اجنه زمان به شکلی که در برای انسان مطرح است وجود ندارد .
استاد ع . احمدی گفته اند:  وقتی سرعت بالا میرود زمان صفر میشود  در این جمله نکات بسیاری نهفته است . ما کارهایمان را بر اساس زمانی که به ثانیه و دقیقه شمرده میشود محاسبه میکنیم . حال اگر سرعت کارها به قدری زیاد  باشد که  دیگر نتوانیم با واحد زمانی بشمریم دیگر زمان برایمان محتوا پیدا نمیکند.
طی الارض انسان روحی و اثر غلبه روح بر جسم است اما در اجنه به علت حرکت با سرعت بالا توسط جسم جن صورت میگیرد یعنی در آنها حرکتی جسمانی صرف است مثل بادی که سرعتش چندین برابر نور باشد. بنابر این قابلیت روحی انسان بسیار بالاتر است چون در ماورائ دیگر چیزی به نام سرعت مطرح نیست و مفاهیم مجرد ماده است.
شاهد این امر آوردن تخت بلقیس در زمان سلیمان نبی میباشد که جن زمان برای آوردنش معین کرد اما عاصف بن برخیا در این مورد کمتر از لحظه تخت را حاضر کرد.
اجنه به علت لطافت بر خواص دنیای مادی ما غلبه دارند به همین دلیل تردد از موانع مادی برایشان کاری عادی و روزمره به حساب می آید. آنها از هوا لطیف ترند و چون دارای انرژی + قدرت فکر و اختیارند به راحتی میتوانند به هر کجا که میخواهند وارد و خارج شوند .
اگر در جایی دعا برای عدم ورود آنان خوانده میشود  مربوط به مسائل روحی آنان است و گر نه جسم آنان قدرت ورود را دارد.
استفاده از اجنه برای دعانویسی : جن آنچه را که  از  نوشتن دعا حاصل میشود میتواند ببیند یعنی در ادعیه ای که دعانویسان و تسخیر کنندگان برای انجام کارها مینویسند جن را مجبور به انجام کاری مینمایند (به همین جهت در اکثر موارد استفاده از این رقعه ها و ادعیه شرعا اشکال دارد )
خود تسخیر کردن جن در واقع دامی است که توسط اعمال و اذکار و اوراد به چشم اجنه دیده میشود حتی در مورد به دست کردن حدید سینی (چینی) که اذکار جلاله بر آن نوشته شده گفته اند اجنه انسان را دارای یک حصار نفوذ ناپذیر میبینند و برای همین کسی که آنرا به دست دارد ، اجنه نزدیک او نخواهند شد  پس مارواء در زندگی اجنه بیشتر از انسان محسوس است.
دعانویسان و تسخیر کنندگان بوسیله به دام کشیدن اجنه آنها را با ادعیه ای که مخصوص این کار است مامور به انجام اموری مینمایند . و لازم است بدانید اجنه قادر به هر کاری نیستند آنها بیشتر بوسیله وسوسه یعنی نفوذ در افکار باعث میشوند یک انتخاب درست یا نادرست شکل بگیرد و در پی یک انتخاب نادرست انتخابی نادرست تر و چنان فرد این کار را ادامه میدهد که روزی میبیند کارهایش به هم گره خورده است این بزرگترین اثر دعانویسی است و در زندگی افرادی که از استحکام عقل برخوردارند یعنی بسیار عاقلانه و بدون هوا و هوس تصمیم میگیرند هیچ یک از آنها اثر ندارد.
این هوا و هوس است که باعث میشود غباری عقل را بپوشاند و نتواند تصمیم بگیرد و هر حرکتی که ما در راستای هوای نفس میکنیم یک قدم از عقل دور میشویم. دنیای ماوراء در زندگی انسان و جن چنان پیچیده است که فقط بزرگان میتوانند در مورد آن اظهار نظر کنند اما آنچه میدانیم این است که انسان نیروهای درونی خود را اگر از حالت باقوه به فعلیت برساند چون خورشیدی در دنیا باید همه موجودات بر او سجده کنند و به هیچ عنوان با دنیای ضعیف جنیان قابل قیاس نیست.

ماهیت جن


ماهیت به معنای چیستی است و در اینجا اقوالی که درباره چیستی جن وجود  دارد ارائه میکنیم ضمن اینکه با گذشت زمان مطالب این صفحه نیز تکمیل تر میگردد.
خلقت جن از آتش است نه آتش شناخته شده بلکه سخن از نوعی آتش است برای اینکه گفته شده نار و لفظ نار نکره است و معرفه نیست به همین جهت مراد آتش معمولی نیست در این مورد خدا به دو نوع از مرحله خلقت جن اشاره کرده یک مرحله مارج و دیگری نار، مارج در این جا منظور اختلاط شعله های آتش میباشد و بعضی گفته اند که معنی تحرک نیز در آن هست که تفاسیر آن را به شعله های بی دود تفسیر کرده اند
مارج مرحله دیگر از نار است و نار خودش قابل رویت است ولی مارج محصول نادیدنی از آتش است که همان انرژی حاصله از آتش است که حرکت کننده و  نفوذ کننده و همراه با ارتعاش است یا همان امواج حرارتی است یا چیزی حاصل از امواج حرارتی.
در قرآن آمده است : و خلق کردیم جن را از نار سموم منظور از نار سموم این آتش برافروخته مانند آتش دست آورد بشر نیست بلکه از آتش فراگیر و سوزنده قبل از آفرینش انسان است و اگر قرار باشد آن طور که آیات دیگر خبر میدهند جهان جن را یک جهان پهناور بدانیم لازم است نار سموم را نیز یک آتش گسترده وپهناور و دراز مدت و پایدار بدانیم که همان آتش های مربوط به دوران پیشین زمین است یا آتشهای درون زمین و یا مربوط به کرات آسمانی و خورشید ها است که جهان جن از نار سموم ساخته و آفریده شده است باید پذیرفت این منبع آتش هنوز هم هست و هنوز هم منشاء پیدایش افراد و اصناف جن میگردد.
اجنه اجسامی هوایی یا ناری (آتشی)هستند که قادرند به اشکال مختلف درآیند. و دارای عقل و هوشند.  در جن و شیطان جنبه هوا و آتش غالب است و ساختمان بدنشان طوری است که در نهایت لطافت بوده و کاملا قویمی باشد اما کسانی که به عالم مجردات اعتقاد دارند می گویند اجنه موجوداتی ارضی و سفلی هستند، پاره ای از این موجودات سفلیه تابان و الهی اند که اجنه صالحه هستند.
 عده ای از فیلسوفان گذشته و اصحاب ریاضت، جن را ارواح سفلیه می نامیده و معتقدند که ارواح سفلیه سریع الاجابه هستند و ارواح فلکیه نصی الاجابه و قوی میباشند. و نیز معتقدند که اجنه جسم نیستند و داخل در اجسام دیگر هم نیستند بلکه قائم به نفس خود می باشند.
 گروهی دیگر معتقدند که اینها ارواح بشر هستند وقتی که ازبدنها جدا می شوند قدرت و کمال آنها زیاد می شود.  نظر من این است که این گفتار با نص صریح قرآن سازگاری ندارد و مردود است.
 رقیه یعقوبی صاحب کتاب دنیای شگفت جن، ابلیس، شیطان جنها موجودات نامرئی هستند که از آتش بدون دود یا انرژی حرارتی آفریده شده اندکه احیانا دیده هم میشوند. جن در ردیف انسان است، یعنی در عالم جزء مخلوقاتی است که مکلف و موظف اند، مثل انسان، منتها مخلوقی است که درجه ‏اش از انسان پایین‏تر است.
 قرآن می‏گوید ما انسان را ازخاک، گل، این جور چیزها آفریدیم و جن را از شعله هایی از آتش آفریدیم " « و خلق الجان من مارج من نار »" جنس او آتشین است، این یک جنس است و او جنس دیگری، مبدا مادی این یک چیز است و مبدا مادی او چیز دیگری.
 شیطان هم راجع به آدم اول همین حرف را زد، گفت " « خلقتنی من‏ نار و خلقته من طین »" مرا از آتش آفریدی و او را از گل.
 در قرآن به جن و انس " ثقلین " گفته شده است، بر خلاف ملائکه که داخل در ثقلها نیستند. " ثقل " از همان ماده " ثقل " که به معنی سنگینی است. اشیائی که وزن دارند ثقل و جسمهایند که دارای سنگینی هستند.
در اینکه انسان ثقل است یعنی دارا وزن و سنگینی باشد، امر مشکلی بوده است. حداکثر آنچه که تصور می‏کردند ( این بود که‏ ) مثلا در مورد هوا می‏گفتند هوا جسم هست ولی جسم غیر مرئی است چون ما یکدیگر را به وساطت هوا و نور می‏بینیم اما خود هوا را نه می‏بینیم و نه‏ لمس می‏کنیم، وجود هوا را به قرائنی به دست می‏آورم، از قبیل اینکه وقتی مثلا کوزه‏ای را در آب فرو می‏بریم می‏بینیم قلقل می‏کند، احساس‏ می‏کنیم که یک چیزی دارد خارج احساس می‏نیم یک چیزی با صورت و دست ما تماس پیدا می‏کند و فشار می‏آورد، در صورتی بود که ( قدما ) راجع به‏ اینکه یک  شی‏ء جسم باشد و مرئی نباشد داشتند.
 ولی امروز مساله شکل دیگری پیدا کرده و آن این است : جسم یعنی شیئی که  داراری جوهری باشد که دارای ابعاد است. اینکه در قدیم خیال می‏کردند همه جسمها سه بعدی است امروز مورد قبول نیست یعنی معتقدند که ممکن است جسمی دو بعدی باشد، جسمی یک بعدی باشد، جسمی چهار بعدی باشد، جسمی‏  شش بعدی باشد.
 می‏گویند ما خودمان سه بعدی هستیم و ساختمان ادراک ما هم‏ ساختمان سه بعدی است یعنی ما فقط اجسام سه بعدی را درک می‏کنیم. اگر اجسامی باشند که سه بعدی نباشند، دو بعدی یا چهار بعدی باشند آن وقت دیگر ما نمی‏توانیم آنها را درک کنیم. شاید دو بعدیها را مثلا بتوانیم درک کنیم جهار بعدیها را نتوانیم یا بر عکس.
 به هر حال ادراکات ما ادراکات سه بعدی است نه کمتر و نه بیشتر. بنابراین ممکن است در همین‏ فضا الان اجسامی وجود داشته باشند که جسم باشند، ثقل باشند، وزن داشته باشند، ما وجود آنها را احساس نکنیم ولی آنها واقعا وجود داشته باشند.
 این احکامی هم که ما آنها را برای همه اجسام، قطعی فکر می‏کنیم آنچنان قطعیت ندارد. مثلا می‏گوییم که جسمی از جسمی‏ نمی‏تواند عبور کند. اگر همین اتاق درهایش بسته باشد ما دیگر نمی‏توانیم از این دیوارها عبور کنیم مگر اینکه بشکافیم. بدون اینکه شیشه را بشکنیم‏ یا در را باز کنیم و یاد دیوار را بشکافیم نمی‏توانیم عبور کنیم. ولی‏ می‏گویند اجسامی که مثلا دو بعدی هستند از همین دیوار عبور می‏کنند بدون آنکه دیوار شکافته شود.
 آشنائی با قرآن 6 تفسیر سوره الحمن: استاد مطهری
 ‏ جن در فرهنگهای مختلف با ماهیت های مختلف تعریف شده است:
 در اروپا و غرب به غیر از قسمتهایی از قاره آفریقا جن را ارواح خبیث و سرگردان میدانند به این معنا که افرادی که میمیرند یا اعمال نیک دارند که وارد بهشت میشوند یا اعمال بد دارند که سرگردان هستند و آنها اجنه را ارواح سرگردان میدانند یعنی میگویند موجودی مجزای از انسان نیست یعنی ماهیت وجودی جن همان روح بدون جسم است.
تحقیقات گروه پژوهشی
نظر سایت جن درباره ماهیت جن:
جن موجودی دنیوی و مادی است. و هیچگونه سنخیتی با ملائک ندارد زیرا ملائک موجوداتی ماورائی و از عالم مجردات هستند. در حالی که جن از عالم ماده است ولی با حواس ما قابل ادراک نیست. انسان از خاک است و جن از آتش : اینکه انسان از خاک است به این معنا است که عنصر وجودی او از خاک است پس خاصیت خاک جرم داشتن و وزن داشتن است و اینکه جن از آتش است عنصر وجودی او دارای خواص آتش سبک بودن و هوایی بودن است.
 حال تصور کنید:
 انسان : موجودی که از خاصیتهای خاکی برخورداراست + دارا بودن عقل
 جن: موجودی که از خاصیتهای آتش برخوردار است + دارا بودن عقل
 انسان جسم متراکم و قابل رویت دارد و جن جسم غیر متراکم ( همانند دود آتش یا انرژی حاصل از آتش ) که هر گاه بخواهد همانند دود خود را متراکم کرده و به رویت در می آید و هر گاه بخواهد خود را لطیف و غیر متراکم میکند تا از نظرها پنهان شود.
 برای واضح شدن موضوع بهتر است اینگونه بگوییم ما دارای روح هستیم و جسم، جسمی که از خاک است جن نیز دارای روح بوده (صرف نظر از چگونگی روح در جن) وجسم، جسمی که از آتش است تنها تفاوت جن با انسان در نوع جسم و تعقلات و تفکرات این دو موجود است.
 خوب این مسلم است که قابلیت آتش، دود و حرارت توان شکل گیری به اشکال مختلف و ظرفی که در آن قرار میگیرد می باشد.
 در مورد ماهیت جن که از دود آتش است یا از انرژی آتش یا از برق و رخشندگی آتش به صورت مفصل در قسمت تخصصی بحث نموده ایم و ما در این قسمت بطور اختصار برای تقریب به ذهن کاربران نظرمان را اعلام نمودیم.

معانی جن


(جن) در لغت به معنی موجود پنهان و نامرئی بوده و تمام مشتقاتش بر استتار و پناهنی دلالت دارد ، مانند (جنت) که به معنی باغی است سر سبز و آباد، و (جنان) یعنی آن دلی که در سینه پنهان است، و (جنین) به معنی کودک در شکم ، و (مجنون) که آثار و نشانی از عقل در او دیده نمی شود ، و (جنه)به معنی سپر که جنگجو سر و گردن خود را با آن می پوشانند.
در فارسی به جن و شیطان ،( پری ، دیو و اهریمن ) نیز می گویند که ظاهراَ این ترجمه غلط است. زیرا کلمه شیطان مترادف در فارسی ندارد و باید عین لفظ در ترجمه بیاید.  جن به معنای شیء مستور است، یعنی شیء نامرئی و پوشیده شده و غیر قابل رویت.   استاد مرتضی مطهری   
درکتاب اقرب الموارد و قاموس قرآن آمده است که جان اسم جمع جن است اما در مجمع البحرین و کشاف آمده است که جان پدر بزرگ جن است . و در معیار الغت آمده است که جان پدر جن است مثل آدم که پدر بشر است و این واژه هفت بار در قرآن کریم آمده است دو بار درباره عصای موسی و پنج بار در مقابل انسان .
در تفسیر روح البیان و مجمع البحرین آمده است که جمع جن میشو جنی زیرا اجنه جمع  جنین  است نه جن. در مفردات راغب اصفهانی آمده است : اصل کلمه جن پنهان و پوشیده بودن شیئ از حواس است.
در فرهنگ المنجد در معنای جن آمده است : جن الیل به معنای تاریکی شب و پوشانندگی آن است و جن الناس به معنای بزرگان آدمیان است .
وقتی که گفته میشود : لا جن بهذالامر یعنی آن کار مخفی و پنهان نیست جنه مفرد جنی است و نیز مفرد جنیه است.
راغب در (محاضرات) در وجه نامیدن جن گفته: جن چون از نظرها مستور است  او را جن گفتند .
نظر سایت جن:
در معنای لغوی جن این است که جن در عربی به همان معنای پوشیده ، پنهان، غیر مرئی ، یا پشت پرده در فارسی میباشد.
معنای اصطلاحی جن
ما در اصطلاح، جن به مخلوقی از مخلوقات خدای متعال اطلاق می شود که نامرئی است و از حواس ظاهری انسان پنهان است، جن را به این جهت جن نامیده اند که به چشم نمی آید مگر در موقعی که بخواهد قدرتی را که خدای متعال در او قرار داده به نمایش بگذارد.(جنّه) جمع جن است و  (جانّ)«تشدید نون»ابوالجن یعنی پدر جن هاست.
در فرهنگ لاروس و المنجد آمده:(جن:موجود نامرئی بین انسان و ارواح است، پری. واحد آن جنی و مونث آن جنّیه است)
3. در مجمع البحرین آمده :جن موجوداتی اند که بر خلاف انسان هستند و به خاطر این که دیده نمی شوند جن نامیده شده اند.گفته شده که جن اجسامی اند هوائی که قادرند به اشکال مختلف درآیند. آنها دارای عقل و فهم بودهو بر انجام اعمال سخت قدرت دارند و ابن عربی حکایت کرده:مسلمین اجماع دارند که اجنه می خورند و می آشامند و نکاح می کنند، بر خلاف فلاسفه که منکر وجود جن هستند. علامه مجلسی(ره) در بحار از ابن سینا نقل کرده که در رساله (حدود الاشیاء) گفته: جن حیوانی است هوائی که به اشکال مختلف متشکل می شود و این تعریف، شرح الاسمی است،«نه حقیقی»
4.مرحوم طبرسی (ره) در مجمع البیان، ذیل سوره جن فرموده:جن صنفی از
مخلوق هستند که اجسام نازک و لطیف و سبکی دارند، به صورت و شکل مخصوص، به خلاف انسان و فرشته
5.مرحوم قمی(ره) در تفسیر خود فرموده:«جنیان فرزند جاننّد» همانطور که انسان ها فرزند آدمند
6.مرحوم ملا فتح الله کاشانی(ره) در تفسیر منهج الصادقین فرمودند:(جن اجسام لطیفه شفافه اند که ناریه و هوائیه بر ایشان غالب است و به اشکال مختلفه متشکل  می شوند)
7.فخر رازی در تفسیر کبیر خود گفته:علما درباره جن اختلاف کردند. بعضی گفتند: جن از جنس غیر شیطان است و صحیح آن است که شیاطین از اقسام جن هستند، پس هر هر جنی که مومن باشد شیظان نامیده نمی شود و هر جنی که کافر باشد به اسم  شیطان نامیده می شود و دلیل بر صحت این مطلب آن است که لفظ جن مشتق از اجتنان به معنای استتار است و هر چه که چنین باشد از جن شمرده می شود.
8.راغب در (محاضرات) در وجه نامیدن جن گفته: جن چون از نظرها مستور است او را جن گفتندو در بسیاری از استعمالات، جن و شیطان متحد می نمایند و به فارسی « دیو » گویندو شخص دیوانه را مجنون گویند و غریف جن:غالباً آوازی است که از باد یا غیر آن در بیابان ظاهر می شود.
9.هیچ اختلافی بین امامیه و بلکه بین مسلمین نیست در اینکه جن و شیاطین اجسام لطیفه هستند که در بعضی مواقع دیده می شوند و در برخی موارد دیده نمی شوند و دارای حرکات سریع می باشند و بر انجام کارهای قوی و پرتوان قدرت دارند و همانند خون در اجساد بنی آدم جریان دارند و خدای متعال
طبق مصالح آنها را به اشکال مختلف و صورتهای متنوع شکل می دهد، چنانکه سید مرتضی(ره) به آن معتقد است، یا اینکه خدای متعال قدرت انجام چنین کاری را در وجود آنها قرار داده است، چنانکه این مطلب از اخبار و آثار ظاهر و آشکار است.
10.همه توافق دارند که جن و شیاطین عبارت از اشخاصی نیستند که دارای اجسام کثیف(قابل رویت) باشند و مانند انسان و حیوانات رفت و آمد داشته باشند،بلکه قول به دست آمده دو تاست:1-آنها اجسامی هستند هوائی که قادرند به اشکال مختلف شکل گیرند و دارای عقل و فهم هستند و قدرت دارند
کارهای سخت و طاقت فرسا انجام دهند.
2-حکما موجوداتی را ثابت کردند که نه مکان دارند و نه حالتی در مکان و گفتند:آنها مجرد از اجسام هستند.
11.جن جسمی ناری و سفلی(پست) است که به اشکال مختلف در می آید حتی به شکل سگ و خوک، ولی به شکل فرشته و نبی در نمی آید.
12.علامه طباطبائی فرمودند:کلمه جن به معنای نوعی از مخلئقات خدا است
که از حواس ما مستورند و قرآن کریم وجود چنین موجوداتی را تصدیق کرده و درباره آن مطالبی بیان کرده است.
در فرهنگ عمید جن چنین معنا شده :
جن- جنه :(به کسر جیم و تشدید نون) به موجودی خیالی و به موجودی خیالی و غیر مرئی بین انسان و ارواح میگویند که واحدش جنی و مونث آن جنیه است . جنی یعنی یک مرد جن و جنیه یعنی یک زن جن.
نویسنده برهان قاطع در معنای جن گفته است :
جن بکسر اول در عربی معروف است که پری و دیو باشد و دل را نیز میگویند و قلب هم خوانند و اول و تخست را هم گویند که در مقابل کهنگی است . در فرهنگ عربی المنجد هم مانند فرهنگ عمید جن بع نای موجودی خیالی بین انسان و ارواح آمده وبه این سبب به این اسم نامیده شده که از دید ما مخفی و پوشیده است .
در فرهنگ لاروس در معنای جن نوشته شده است :
الجن : موجود نامرئی بین انسان و ارواح . پری . واحد آن جنی و مونث آن جنیه است
نظر سایت جن:
اما در هر صورت باید بگوئیم اطلاق جن به جانور  اصلا درست نیست ( چون بعضی جاها آمده جن جانوریست که...) چون جانور قوه عقل را ندارد در صورتی که جن قوه عاقله و تفکر دارد اما از جانور بالاتر و از انسان پائین تر است اعتقاد ما این است که حتی چندین صنف موجود پائین تر از جن و بالاتر از حیوان(جانور) وجود دارد که در بخشهای دیگر سایت از آن به عنوان آل، دیو و... بحث شده است لازم به ذکر است که این بالائی و پائینی منظور همان رتبه وجودی در کمال میباشد مثل انسان که اشرف مخلوقات است.
در مورد معنی اصطلاحی ترجیحا توضیحات سایت در قسمت ماهیت کاملتر میباشد.

خلقت جن


هنگامی که زمان ایجاد عالم و نشاه جنیان فرارسید ، سه امین از امنای  فرشتگان در فلک اول توجهی کرده سپس از کارگزارانشان (از آسمان دوم )  آنچه را اینها در آفرینش و ایجاد نیازمند بدانند گرفته و پس از آن به آسمانها فرود آمدند و از کارگزاران دو ( فرشته ) از آسمان دوم و ششم آنجا گرفتند و به ارکان و عناصر فرود آمدند و محل را آماده ساختند.
آنان (سه امین)را سه امین دیگر در پی آمد و از کارگزارانشان از آسمان دوم آنچه را که نیاز بدان (در نش و ایجاد) داشتند گرفتند و به آسمان سوم و پنجم آنجا فرود آمدند و دو فرشته دیگر گرفتند و به آسمان ششم گذر کردند و کارگزار دیگری از فرشتگان گرفته و به ارکان و عناصر فرود آمدند تا تسویه و پرداخت را کامل نمایند ، در این حا شش فرشته باقیمانده فرود آمده و بقیه کارگزاران را که در آسمان دوم و در آسمانها بودند بر گرفتند .
بنا بر این همه گان بر توصیه و پرداخت این نشاه (به فرمان علیم و دانای حکیم ) گرد آمدند. وچون نشاه جن به پایان آمد و کالبدش برپا گشت . روح از عالم امر توجهی
کرد و در آن صورت روحی دمید که به سبب وجود آن در وی حیات ساری گشت و برخاست و زبان به ثنا و ستایش آنکس که پدیدش آورده است به زبان فطرتی که بر آن سرشته شده است گشود . و در خویش عزت و عظمتی دید که نه سببش را میدانست و نه برآن کس که بدان (عزت و عظت)افتخار  میورزد زیرا آنجا مخلوق دیگری از عالم طبایع جز خودش نبود از این روی عابد پروردگارش و مصمم بر عزت و افتخار خویش و متواضع و فروتن نسبت به ربوبیت ایجاد کننده اش ( بدانچه که نشاه اش بر  آن سرشته شده) باقیمانده تا اینکه آدم خلق شد . وچون جنیان صورت او را دیدند بر یکی از آنان که نامش حارث بود دشمنی آن نشاه غلبه کرد و بادیدن آن صورت آدمی روی در هم کشید و آن ترشرویی وی برای همجنسانش روشن شد و چون اندوه و غصه اش را دیدند وی را در آن کار سرزنش و نکوهش نمودند و چون کار آدم تمامی یافت حارث انچه را در دلش (از بغض و کینه و دشمنی) داشت آشکار ساخت و از امتثال فرمان آفریدگارش به سجود بر آدم ، خود داری کرد و بر آدم به سبب نشاه اش که خاک است، اسکتبار و بزرگ منشی ورزید ، و به اصل و نشاه خویش ( که آتش است) افتخار ورزید .
ولی راز قوه و نیروی آبی که خداوند هر چیز زنده ای را از آب آفرید و حیات جنیان هم از آن است (ولی نمیدانند) از وی پنهان ماند .  
(دانستنیها و داستانهایی در مورد جن ص 62)

ازدواج جن

 

 

 

 


درخواست ازدواج جن با انسان
حجه الاسلام آقا سید محمد ابراهیم حسینی (صدر)نقل فرمودند که :من در سال1374 در روستای کرزان از توابع تویسرکان منبر می رفتم. روز تاسوعا بود. بامیزبان خود اقای محمود افشاری برای گردش به صحرا رفتیم . پدری با دوفرزندش را دیدیم که لوبیای قرمز می کاشتند. بعد از احوالپرسی سخن معجزه ائمه به میان آمد.
آقای کریمی داستان جالبی نقل کرد وگفت :یکی از بچه ها به نام عباس  مرد متدین ودقیق در انجام تکالیف شرعی است که با مادر وهمسر خود زندگی می کند. روزی از محل کار خود خارج شده به سوی منزل میرود  در بین راه صدای دختری به گوش میرسد که ایشان را با نام صدا میزند. وقتی که بر میگردد دختری زیبا با قیافه بسیار دلفریبی را مشاهده میکند.  آن دختر اظهار می کند عباس من عاشق تو شدم و در خواست ازدواج با تو را دارم . عباس با شنیدن این کلام در حالی که از اتهام مردم هراسان است  که در کوچه با چنین دختری مشغول صحبت گردیده گفت : من همسر و مادری در تحت تکلف خود دارم و هیچ گونه توانایی اراده دو همسر ومادرم را ندارم .
دختر اظهار میکند که من از شما توقع مخارج وغیره را ندارم بلکه نیازهای مادی شما را هم هرچه باشد برطرف خواهم کرد . عباس می گوید چون نمی خواستم در جایی که مردم متوجه بودند با او صحبت کنم تا مبادا آبرویم خدشه دار شود لذا بی اعتنایی کرده و به سوی منزل روانه شدم .
وقتی به منزل رسیدم دیدم جلوتر از من آمده و در منزل نشسته است . گفتم: من تا به امروز اصلا تو را ندیده ام تو چطور ندیده عاشق من شده ای؟
گفت : من از طایفه جن هستم انسان نیستم ولی چکنم عاشق و دلباخته تو شده ام و از تو تقاضای ازدواج دارم و تمام زندگی ترا تضمین میکنم که با خوشبختی زندگی کنی .
عباس میگوید او هرچه اصرار می کرد من مخالفت میکردم تا اینکه گفت : عباس من میروم  تو تا فردا با مادر و همسرت مشورت کن. در همین حال مادر وهمسرم نشسته بودند
گفتند : گویا تو با کسی صحبت میکنی ما که غیر از تو کسی را نمی بینیم من جریان را شرح دادم
مادرم گفت : عباس جن زده نشده باشی؟ آن روز گذشت فردا من طبق معمول به دکان رفته مشغول کار شدم ودر وقت همیشگی به خانه بر گشتم وقتی که وارد شدم دیدم  باز آن دختر نشسته و منتظر است .
بعد از سلام و جواب گفت : عباس! با مادر وهمسرت مشورت کردی؟ گفتم: دیروز من به تو گفتم من نیازی به ازدواج دوم ندارم و خواهش میکنم که دست از من بردار.
او گفت : من در عشق تو بیقرارم و می سوزم استدعا میکنم با من ازدواج کنی و همین طور اصرار میکرد .
گفتم : خلاصم کن من ابدا به ازدواج دوم تن نخواهم داد باز دیدم رهایم نمی کند ناچار برای خلاصی خود سیلی محکمی به صورتش زدم .
نگاه به من کرد وگفت: اگر من چنین سیلی به تو بزنم زنده نخواهی ماند . در همین حال وقتی از من مایوس شد یک سیلی به من زد .دیگر نفهمیدم جریان چه شد. وقتی مادر وهمسرم می بینند من نقش زمین شدم مرا به پزشک می رسانند . ولی چون کاملا لال شده بودم از معالجه من نا امید می‌شوند. عباس بعد از مدت مدیدی با همین حال که قادر به سخن نبود زندگی میکند تا اینکه روزی آرزو میکند که به زیارت امام رضا (ع) نائل آید و این آرزو را با اشاره  به نزدیکان خود میفهماند . مادر وهمسر و برادری که در تهران زندگی میکرد به همراه عباس به مشهد مقدس عازم میشوند . یک هفته در مشهد میمانند و هر روز به زیارت مشرف میشوند تا اینکه روزی در منزل عباس امام رضا(ع) وامام زمان (عج) را در خواب میبیند و شفای کامل پیدا میکند.

 

 

 

 

 

دین جن


اجنه مانند انسانها مکلف هستند. این مسئله در قرآن به صراحت آمده است. آنها کافر، یهود، مسیحی، مسلمان و آتش پرست هستند. جنیان غالبا به دوسته بزرگ از نظر دینی تقسیم میشوند: کافر و دیندار به یکی از ادیان الهی.شاید در بین آنها ادیان دیگر وجود داشته باشد اما  به قدری کم است که ما در هیچ منبعی آثار آن را ندیده ایم.
در سوره جن آمده: عده ای از جنیان آیات قرآن را شنیده و به اسلام روی میآورند این دلیلی قوی بر مکلف بودن آنها است. در ترجمه آیه  4 از همین سوره  استاد الهی قمشه ای نوشته است: و البته سفیهان و بی‏خردان ما به خدا دروغ می‏بستند (که به او فرزندی مسیح و عزیر و فرشتگان را نسبت دادند) و این نیز دلیلی بر دینداری آنها به ادیان دیگر الهی است.
 البته از لحاظ عقلی هم واضح است: موجودی مانند انسان مکلف میتواند به ادیانی که انسانها دارند گرایش پیدا کند و قطعا هم همینطور است. اما اینکه چرا آنان بیشتر به ادیان الهی گرایش دارند میتوان چند مورد را بیان کرد:
 1.بعضی از ادیان توسط خود بشر ایجاد شده و اثر خرافات است: مثل مدفوع پرستان یا حیوان پرستان که در هند هستند، اینگونه اعتقادات در جن کمتر راه پیدا میکند چون با وجود پایینتر بودن عقل جن نسبت به انسان آنها از قابلیت تجسم بعضی واقعیتهای متافیزیکی برخورداند (به قسمت قدرت و سرعت جن مراجعه نمایید) یعنی آثار مترتب و حقیقی در بسیاری از مواد را به چشم میبینند بنابر این دلیلی برای پرستش خبائث(مدفوع) و بهائم (مانند گاو) و... برای آنها وجود ندارد.
 2.فرمانبرداری از بزرگان خود: که باعث میشود از خطاها و جسارت بر راه اندازی ادیان خرافی پرهیز کنند و این موضوع در بسیاری روایات آمده که بزرگانی از جن به خدمت پیغمبران و اولیاء الهی میرسیدند و از هدایتهای آنها استفاده کرده و به قوم خود انتقال میدادند.
 3.طولانی بودن عمر جنیان: این موضوع از مسائل بسیار مهمی است که باعث عدم خطای آنان میشود. آنها چون عمرهای طولانی دارند تحریف در ادیان و دستورات بسیار بین آنها کم است چون بعضی از آنها وجود دو یا چند پیغمبر
 و راهنمای الهی را درک کرده و از محضرشان استفاده نموده اند.
 4.تشخیص مسائل روحی و اخلاقی جنیان: جن قدرت تشخیص راست و دروغ و درک کرامات انسانی را دارد، از سرعت بالا نیز برخوردار است ضمن اینکه حضور او برای خواص بدون ضرر است، با این قابلیتها میتواند از حضور انسانهای
 بزرگ استفاده نمایند و حقایق وظیفه خود را به خوبی بداند.
 نکته: جنها در حالیکه دسترسی شان به حقایق بیشتر از انسانها است به علت ضعف قوه عاقله بسیاری اوقات به اشتباه میروند این به خطا رفتن دلیل بر عدم دینداری آنها نیست. با ارزشترین مردم نزد خدا با تقواترین آنها است این حدیث شامل جنیان نیز میشود و دربین جن و انسان مسئله قدرتهایی که خداوند عنایت فرموده در ارزشها لحاظ نمیشود انجام به وظایف با نیت خالص مد نظر است. هر دو موجود مورد آزمایش الهی قرار دارند. حال آنکه امکانات بیشتری دارد  باید بار وظایف و تکالیف سنگین تری  را بدوش کشد.
 جنیان دارای پیغمبر و راهنمای مستقیم الهی از جنس خودشان نیستند و امور از طریق راهنمای انسانی (اعم از پیغمبر و امام معصوم) به آنها منتقل میشود.
ما در سلام به ائمه معصوم بخصوص ساحت مقدس حضرت ولیعصر( ارواح العالمین لتراب مقدمه الفدا) میگوئیم السلام علیک یا امام الانس و الجان: انس جمع انسان و جان جمع جن است یعنی سلام بر تو ای پیشوای انسانها و جنیان.
 مرحوم طبرسی نقل کرده اند که پیامبری بر خصوص جن مبعوث شده به نام یوسف و اقوال متعددی را در این زمینه میدانند، اما این مسئله بسیار ضعیف است و ایشان نیز خود به صراحت بر این موضوع تاکید نکرده اند.
 از کلام هام نوه ابلیس بر می آید که حضرت موسی و حضرت عیسی (ع) هم بر ایشان مبعوث بوده اند زیرا او گفته:آنان بر من تورات و انجیل آموختند، تو هم قرآن یاد بده و من به تو ایمان آوردم. (بحار جلد 18ص 78 و سفینه البحار ج 1 ص 679 )
   جنیان با تفاوت ادیان مکان زندگیشان را تغییر میدهند و غالبا هر قوم دارای یک دین هستند. در روایتی پیغمبر اسلام (ص) به جنیان کافر دستور به زندگی دور از شهرها زندگی و به دیندارانشان اجازه زندگی در دهات و روستاها نزدیک انسانها را دادند.
 آتش پرستان جن در کنار آتشفشانها زندگی میکنند همانطور که در کتاب آقای حسین احمدی آمده قوم کواریون از اجنه در زیر قله دماوند شهری دارند
 نکته: ما در قسمتهای دیگر اشاره به چگونگی زندگی و مکان زندگی جنیان کرده ایم، جن به خاطر لطافت جسمی نیاز به تبعیت از قواعد محسوس انسانی از قبیل محصور بودن در مکانی مثل خانه های انسانها را ندارند حتی این مسئله که یکی از اماکن برای زندگی جنیان بالای سقفهای بیش از 3 متر است از مسلمات اهل تجربه و توصیه های معصومین است پی دلیلی بر رد گفته استاد احمدی درباره مکان زندگی قوم کواریون نیست.

دیدن جن



دیدن جنها پس از طی دشواریهایی که در ریاضت و یا طرق دیگر برای انسان دارد حاصل میشود و به دلیل هم سنخ نبودن این دو موجود، ملاقات مشکلاتی را به همراه دارد. حضور جن فضایی را که انسان در آن قرار دارد سنگین میکند و بسته به قدرت روحی انسان، نوع ریاضت و راهی که طی نموده، نوع جن احساس سنگینی شدت و ضعف دارد. سنگینی که بیان شد : شبیه حالت شخصی است که مدتی نخوابیده و خواب بر او فشار میآورد میباشد (البته این مثال برای نزدیک شدن به ذهن میباشد)
فرقی که این حالت با آدم خواب آلوده دارد در هوشیاری بودن (در این حالت) و نیمه هوشیاری در حالت خواب آلودگی است.  البته حالات دیگری نیز هنگام رویت جن در انسان رخ میدهد، اما آنچه ذکر شد از مسائل بارز میباشد. پس از مفارقت این دو موجود حالت خستگی شدید و کوفتگی بدن و نیاز به استراحت در انسان ایجاد شده که نشانه از دست دادن انرژی و بنیه جسمانی است. این حالت هم شبیه کوه کندن یا بالا رفتن از کوه بدون تمرین، نرمش و امادگی قبلی است.
کسانی که از راه های خاص برای دیدن جن استفاده میکنند و اشخاصی که دارای روح بسیار قوی هستند با کمترین مشکلات ممکن در رویت جن روبرو هستند.(در مبحث روح دستوراتی برای تقویت روح ذکر شده است مراجعه شود) باز هم تکرار میکنیم: کمترین مشکلات ممکن نه بدون مشکل. در هر حال استمرار مروادت و همنشینی با اجنه بدون هیچ شکی باعث تحلیل قوای جسمانی، روحانی و تحمل فشار برای سیستم عصبی میشود.
دیدن جن منحصر به روز و شب نیست. در بعضی کتب نوشته شده سعلات در روز و غول  (انواعی از اجنه) در شب دیده میشوند. ما به هیچ عنوان چنین مطلبی را نمیپذیریم زیرا جن با انسانها و در همین دنیا در حال زندگی کردن است و بسته به هوایی تر بودن از خواص ویژه ای برخوردار است و دلیلی بر روز یا شب دیده شدن آنها نیست.
دیدن جن در سه حال صورت میپذیرد:
بصورت اتفاقی: که شاهد مثالهای زیادی دارد و برای خیلی از افراد پیش می آید در شرایط خاص که قالبا در طبیعت اتفاق می افتد
تسخیر: بوسیله شخصی که میخواهد جن را ببیند که از طریقه هایی که در قسمت بعدی خواهد آمد میتوان به آن رسید  
تمایل از طرف اجنه: برای کسب علم و دانش از پیامبران، دانایان و بزرگان یا اموری دیگر مثل تقاضای ازدواج از طرف جن.
تحلیلی بر طرق ارتباط با جن
ارتباط با جن و رویت آن مستلزم به تسخیر در آوردن این موجود میباشد و برای مردم عادی  راه دیگری ندارد یعنی حتما باید جن را به تسخیر کشید تا بتوان با او ارتباط داشت به چندین روش میتوان با جن رابطه برقرار کرد
1- طریقه اذکار: که شامل اورادی است که با مداوت به خواندن آن به مرور نهان جن آشکار خواهد شد
2- اجرای اعمال:  اجرای یک سری از اعمال متشکل از اوراد و اذکار و سوزاندنیها و... در کنار یکدیگر
3- استفاده از مواد خاص: مثل سورمه هاییکه برای این منظور از مواد خاص طبیعی ترکیب و به چشم کشیده میشود
4- تنهایی در طبیعت:  با قرار گرفتن در طبیعت و تنها بودن بصورت مداوم در شرایط خاص ابتدا به شنیدن اصوات سپس به دیدن منتهی شود خیلی اوقات هم دیدن بصورت موقت رخ میدهد که باگذر زمان دائمی و ارادی میشود 
5- بزرگی روح:  اینکه انسان به مرحله ای از بزرگی روح و قوت و قدرت معنوی برسد که بتواند جن و ماوراء را رویت کند   که این قسمت خارج از بحث تسخیر است  چون در این نوع از دیدن شما کسی از اجنه را به تسخیر در نمیآورید بلکه خود آنها به خدمتگذاری انسان در می آیند  این مورد در روحانیون از ادیان و مرتاضان بسیار دیده میشود.
چهار طریق ذکر شده اول قطعا با عوارض بسیار همراه خواهد بود که همگی به دلیل سنخیت نداشتن دو موجود،هم از لحاظ طبیعی و هم از لحاظ معنوی و ماورائی است.
مسئله بسیار ظریفی که در این قسمت باید ذکر شود:
ببینید کسی که ارتباط با اجنه برقرار میکند از هر طریق  چه ذکر، چه اجرای اعمال چه ترکیبات و چه طبیعت -به استثناء پنجمین مورد -  در حین انجام گرفتن کارها قدرت روحی خود را بالا میبرد به این معنا که شما به مرحله ای میرسید که جن را میبینید نه اینکه او ظاهر میشود جن قول چراغ نیست که ظاهر شود جن موجودی است که وجود دارد و در حال زندگی کردن و تردد در کوچه و خیابان و بین انسانها است اما اجازه دخالت در امور جاری زندگی انسانها را بصورت طبیعی ندارند.
آنها با سرعتی فوق العاده مشغول به امور مربوط به خود هستند. آنها ظاهر نمیشوند، این انسانها هستند که قابلیتی از قابلیتهای خود را از بالقوه بودن به فعلیت میرسانند  تا توان رویت جن و دنیای نامحسوس آنها را پیدا میکنند. البته تراکم آنها از لحاظ فیزیکی و بالا بردن قدرت روحی در دیدن جن ملازم یکدیگر است. بحث مفصل تر را به قسمت تخصصی سایت ارجا میدهیم.
اولین بار رویت جن یعنی دیدن همیشگی او با اولین باری که بتوان به دنیای اجنه وارد شد برای همیشه میتوان این موجود را دید و کمتر اتفاق میافتد که کسی یکبار با اراده خود جن را رویت کند بتواند از این حالت در آید چون این قابلیت در انسان ایجاد شده یا بهتر بگوییم به فعلیت رسیده است پس دیگر مفارقت از دنیای جن تقریبا غیر ممکن میشود (مگر از طریق ادعیه و اذکار بسیار خاص) دقیقا همانند این است که شما قابلیت صحبت کردن را پس از یادگیری بخواهید فراموش کنید مگر حادثه ای رخ دهد تا قدرت تکلم را از شما بگیرد
تنها فرقی  که در این مثال با رویت جن وجود دارد در اختیار بودن زبان در تکلم است شما هر وقت بخواهید میتوانید تکلم کنید اما خیلی اوقات نمیخواهید اجنه را رویت کنید اما آنها را میبینید (صرف نظر از اینکه آنها با شما کاری دارند یا ندارند)

انواع جن


تقسیم بندی اجنه به نوع شاید تقسیم بندی منطقی به نظر نرسد زیرا نوع آنها همان جن است اما چون اختلاف در شکل و شمایل ، مرام ، طریقه زندگی و نیروهای آنها بسیار متفاوت است ما از لفظ عامیانه انواع استفاده منمائیم
جن از ابعاد مختلف شامل تقسم بندی مختلف است
تقسیم بر اساس ماهیت : آتش ، هوا ، دود
تقسیم بندی از لحاظ مکان زندگی
تقسیم بندی بر اساس دین و آئین
تقسیم بر اساس طوایف و مرام
البته با توجه به تحقیقات و تکمیل مطالب امکان جابجایی ، ادغام و اضافه شدن تقسیم بندی ها وجود دارد.
تقسیم بر اساس ماهیت
جن ها از لحاظ ماهیت یا بهتر بگوییم غالب بودن خواص به سه دسته تقسیم میشوند:
جنهایی که به رنگ تیره رویت میشوند که در آنها دود آتش بر دیگر مواد غالب است: که سرعت آنها به نسبت انواع دیگر متوسط است.
جنهایی که سرخ رنگ هستند و در آنها شعله و رخشندگی غالب بر مواد دیگر است : آنها دارای قدرت خاصی هستند و ارتباط با آنها باعث عوارض و بیماریهای بیشتری در انسانها میشود از جمله کم سو شدن سریع چشم به عنوان مثال ع.احمدی از اساتید علوم غریبه که در امور سایت ما را یاری میکنند درباره ارتباط با این نوع اجنه میگویند به علت مداوت زیاد به این کار در حال حاضر نمیتوانند عقربه های ساعت را که در فاصله یک متری شان قرار دارد تشخیص دهند ایشان میگویند هر گاه میخواهم به اطراف نگاه کنم حرارت ، گوشه  چشمانم را اذیت میکند.
جنهایی که به رنگ سفید و گاهی شفاف دیده میشوند در آنها هوا و حرارت (انرژی حاصل از آتش )غلبه دارد، از لحاظ قدرت بسیار قوی و دارای قابلیتهای بالایی هستند و تسخیر آنها حتی توسط مجربین اهل احضار بسیار خطرناک و پرضرر است به گفته اساتید گاهی پس از گذراندن ریاضتهای طاقت فرسا برای تسخیر این نوع از جن ، انسان در هنگام رویت ابتدا دچار احساس راحتی شده و حالت سرخوش به او دست میدهد و پس از دقایقی با جاری شدن خون از بینی ، احساس خواب آلودگی کامل کرده و از هوش میرود و با تجدید ملاقات ، اختلالات مغزی بر او عارض میشود گاهی اوقات در ابتدای امر شخص به علت سکته مغزی یا ایست قلبی جان خود را از دست میدهد.
تقسیم بر اساس طوایف و رفتارها
همانطور که انسانها دارای طوایف گوناگون و قبایل بیشمار هستند، اجنه، به علت جمعیت زیادشان به نسبت انسانها دارای طوایف بسیار میباشند که قابل شماره نیست. ما در اینجا قسمتی از تحقیقاتی که در کتب مختلف انجام گرفته بیان میکنیم:
 ((شیرین یربوع)) نوعی از جن است که به شکل زنان است و در بیشه زارهای بیابانها از این نوع جن زیاد بسر می برند. این نوع از جن اگر بر کسی از انسانها دست یابد ، با او به بازی می پردازد، همانطوری که گربه با موش بازی می کند و بتدریج او را می کشد و اگر ببیند که کسی زیبا و خوبرو است ، مفتون و شیفته ی او شده و به ایذاء و اذیت او می پردازد .
 ((شیرین یربوع)) تا مدت زمان طولانی با ((سعلات)) همراه و همدم بود تا اینکه در شبی از شبها ، سعلات برقی را دید و قصد آن کرد و رفت.فرزندان سعلات را که از شیرین یربوع متولد شده بودند ، بنی سعلات می گویند.نوعی دیگر از جن وجود دارد که بنام الزلاب معروف است و در سرزمین یمن بسر میبرد و گاها در اطراف مصر هم دیده شده است.
اگر این جن به کسی دست یابد ، با او مجامعت می کند و اهالی آن سرزمین ها این جن را می شناسند. این جن چنانچه به  هر کس تجاوز کند به او زحمت می دهد تا حدی که ممکن است موجب هلاک وی شود زیرا قضیب او مانند سر گاو است.
مردم وقتی که او را می بینند از خود بی خود می شوند .اما گاها نیز ممکن است که مردی شجاع با این نوع از جن برخورد کند که در این موقع جن قصد او  نمی کند. به عبارت دیگر جرات جسارت به او را ندارد!نوعی دیگر از جن بنام الغدار وجود دارد که در جزایر دریاها زندگی می کند. شکل این جن مانند آدمی است که چنین به نظر می رسد که بر موجودی چون شتر مرغ سوار است و اگر به کسی دست یابد ، هلاکش می کند. گفته شده که قومی در سفر با او به جنگ پرداختند و همگی با وی درگیر شدند که ناگهان جن بانگی برآورد و همگی را هلاک نمود. از انواع دیگر جنها که از او نام می بریم ، جنیست که «وشق» نام دارد و شکل او مثل یک نیمه ی آدمی است و می گویند که نسناس از این نوع جن به وجود آمده است.
نسناس طایفه ای بودند که به انسان شباهت داشتند و پیش از خلقت بشر، در زمین میزیستند و سپس منقرض شدند.گفته می شود که دانشمندان بقایای جسد نسناس هایی را از زیر خاک به دست آورده اند. اگر وشق ، کسی را دربیابانها و جنگلها و مناطقی نظیر اینها مشاهده کند،به شخص حمله ور می گردد.در یکی از سفرها، علقمه بن سفیان، وشق را دید. هر دو به جانب همدیگر حمله ور شدند و علقمه ضربتی با شمشیر بر او وارد ساخت وشق نیز هم زمان با ضربت علقمه ، ضربتی بر علقمه وارد ساخته بود که در نتیجه ی آن هر دو به هلاکت رسیدند.
علاوه بر جن های نام برده در فوق از جنی بنام « منها » یاد می کنیم که کارش فریب و گمراه کردن زاهدان و عابدان می باشد. این جن مسائلی عجیب از خود بروز می دهد تا پرهیزگاران و عابدان چنین پندارند که صاحب کرامات شده اند و آنچه از آنها صادر می شود واقعاً از خودشان است و بدین نحو بتدریج دچار عجب و غرور شده تا از صراط مستقیم گمراه گردند و در گمراهی بمیرند.
حکایتی را در این باب جهت روشن شدن موضوع ذکر می کنیم:
می گویند که یکی از زاهدان صومعه ای داشت و مهمانی نزد آن زاهد آمد.مهمان می دید که هر شب هنگام افطار نزد زاهد ، چراغ و چراغدان و سفره ای حاضر می شود. مهمان متعجب می شد لذا از زاهد پرسید که این وسایل از کجا می آیند؟ زاهد در جواب دادن به مهمان روی گردانید. مهمان در سئوال خود اصرار ورزید. زاهد گفت: مدتی است که هر شب چنین می شود تا من گمان کنم که اینها از کرامات من است اما من در همان وهله ی اول دانستم که او شیطان است.به محض اینکه سخن زاهد به اینجا رسید ، فوراً چراغ خاموش شد .  جناب آقای پورابراهیم صاحب کتاب دنیای مرموز جنالبته طوایفی دیگر از جنیان بصورت مفصل در قسمت تخصصی توضیح داده شده است.
 

تغییر شکل جن


جن فاقد عنصر مادی و فاقد جسم است اما قادر است خود را شبیه به هر موجودی بنماید .جن حتی میتواند خود را به شکل فیل تجلی دهد .اما این کار برای او آسان نیست و از این رو ترجیح میدهد بیشتر در جسم موجودات کوچکتر اهلی از جمله حیوانات اهلی وارد شوند .(دانستنیهایی درباره جن) جنیان به خاطر لطافت جسمی و قدرت روحی ، میتوانند به شکلهای مختلف در آیند و به محض اینکه شکل موجودی را به تصور ذهنی خود در آورند ، به همان صورت شکل میگیرند.(دنیای مرموز جن)
اجنه عبارت از اجسم هوایی یا ناری (آتشی)هستند که قادرند به اشکال مختلف از قبیل : مار ، عقرب سگ ، شتر ، گوسفند ، اسب ، درازگوش ، پرنده و انسان درآید . (دنیای شگفت جن، ابلیس شیطان)
چگونگی تغییر شکل بارزترین وجه تمایز جن  و انسان و عجیب ترین خاصیت و قابلیت او است . تصور موجودی که با عقل و اراده میتواند شکل خود را تغییر داده و رفتارش را همانند موجودات دیگر نمایند ، همیشه برای انسان باور ناپذیر و برای شاهدان عینی عجیب و غیر قابل انکار است. دود ، هوا و آتش مانند گاز به شکل ظرف خود در میآیند . حتی شما دودی که از چیزی حاصل میشود را میتوانید قبل از منبسط شدن و محو شدن به شکلی خاص مشاهده نمایید مانند دود قلیان هنگامی  که از دهان صادر میشود قابل رویت است و وقتی تراکم خود را از دست میدهد از دید ما خارج میشود.
در صورتی که همین دود ، صاحب عقل و دارای اختیار باشد میتواند خود را به اشکال گوناگون در آورد . حال هنگامی که جن بخواهد شکل خود را متراکم کند و یا تغییر دهد در واقع چنین اتفاقی می افتد اما با سرعت بالا. (البته ما در این مسئله ، دود را به عنوان مثال و تقریب به ذهن بیان نمودیم )
جنها وقتی میخواهند تغییر شکل دهند غالبا شکل خاص یعنی انسانی خاص یا حیوانی خاص مد نظرشان است به همین دلیل پس از تغییر شکل در تمام نشانه های ظاهری شبیه او میشوند .
مثلا اگر انسانی خاص مد نظرشان باشد در شکل و شمایل ظاهری ، در تغییر صدا ، در راه رفتن و غذا خوردن ، حتی تیکهای عصبی و طریقه نگاه کردن کاملا شبیه فرد میشوند . در مورد حیوانات نیز همین گونه است کتابها و بعضی منابع  بر این باورند که جن نمیتواند به بعضی حیوانات مثل سگ و خوک شبیه و متراکم شود . این از نظر ما مردود است حتی در روایتی از ابوحمزه  آمده :
همراه امام صادق(ع) در بین مکه و مدینه بودم. ناگهان حضرت به جانب چپ نگاه کردند و سگ سیاهی را دیدند و فرمودند : ترا چه شده است ! خدا ترا تقبیح گرداند ، چقدر تند میروی ؟! یکباره دیدم که شبیه مرغی در آمد و  پرواز کرد و رفت .
از حضرت پرسیدم : این چه بود ؟!
حضرت فرمود: نام او عثم میباشد و پیک جنیان است . در این ساعت هشام مرده و او میرود خبر مرگ وی را به هر شهری برساند . (حلیه المتقین ص 463)
تنها شکلی که جن اجازه ندارد به آن جسمیت پیدا کند شکل و شمایل و ظاهر هدایت کنندگان : پیامبران الهی ، ائمه معصوم و بزرگان دین است  و واضح و آشکار است که اگر این اتفاق رخ میداد انسانها در پیدا کردن راه راست دچار مشکل میشدند.
هنگامی که جن بخواهد تراکم و جسمیت به شکل خاصی پیدا کند به سرعت تصور کردن چیزی در ذهن شما این اتفاق میافتد یعنی شما همین حالا یک خانه ویلایی را تصور کنید . همین حالا در ذهنتان نقش بست ، بدون هیچ فشار و هیچ گونه زحمتی . حالا از شما میخواهم  یک فنجان قهوه را تصور کنید . آیا شما بعد از اینکه ذهنتان از یک خانه ویلایی به یک فنجان قهوه منتقل شد (تصورتان تغییر کرد) دچار سختی و مشقتی شدید؟ سرعت تغییر تصورتان چقدر بود؟ آیا هنگام تبدیل شدن تصورتان از یک خانه به یک فنجان با مانعی روبرو شدید؟ دقیقا شکل گیری اعم از  تراکم و جسمیت پیدا کردن ، تغییر و تحول ، سرعت و زحمت آن برای جن مانند مثالی که برایتان زدم ( تصور کردن) برای ماست.
البته این مثال است اما شبیه ترین چیزی است که میتوان بیان کرد. زمانی که جن میخواهد به ظاهر یک انسان در آید و از همه ظواهر او تبعیت کند با سرعت همان تصور کردن ، به مغز شخص رجوع کرده و چون همه چیز از مغز فرماندهی میشود عینا کپی برداری نموده و خود را مطابق با آن میکند. جنیان میتوانند خود را به شکل ماده و اشیاء نیز متراکم کنند . آنها  بسته به تسخیر توسط انسانها ، تمایل خود و گاهی به امر خداوند که از  طریق بزرگان انسان به جن دستور داده میشود خود را به اشیاء و اجسام، حیوانات و گیاهان و بسیاری مواد در میآورند و این نشانه ای دیگر از  قدرت خداوند در خلقت موجودی است که با گذشت قرنها ، واقعیت آن جز بر خواص بر کسی آشکار نیست.

ماهیت جن

ماهیت به معنای چیستی است و در اینجا اقوالی که درباره چیستی جن وجود دارد ارائه میکنیم ضمن اینکه با گذشت زمان مطالب این صفحه نیز تکمیل تر میگردد.

خلقت جن از آتش است نه آتش شناخته شده بلکه سخن از نوعی آتش است برای اینکه گفته شده
نار و لفظ نار نکره است و معرفه نیست به همین جهت مراد آتش معمولی نیست در این مورد خدا به دو نوع از مرحله خلقت جن اشاره کرده یک مرحله مارج و دیگری نار، مارج در این جا منظور اختلاط شعله های آتش میباشد و بعضی گفته اند که معنی تحرک نیز در آن هست که تفاسیر آن را به شعله های بی دود تفسیر کرده اند
مارج مرحله دیگر از نار است و نار خودش قابل رویت است ولی مارج محصول نادیدنی از آتش است که همان انرژی حاصله از آتش است که حرکت کننده و نفوذ کننده و همراه با ارتعاش است یا همان امواج حرارتی است یا چیزی حاصل از امواج حرارتی .

در قرآن آمده است : و خلق کردیم جن را از نار سموم
منظور از نار سموم این آتش برافروخته مانند آتش دست آورد بشر نیست بلکه از آتش فراگیر و سوزنده قبل از آفرینش انسان است و اگر قرار باشد آن طور که آیات دیگر خبر میدهند جهان جن را یک جهان پهناور بدانیم لازم است نار سموم را نیز یک آتش گسترده وپهناور و دراز مدت و پایدار بدانیم که همان آتش های مربوط به دوران پیشین زمین است یا آتشهای درون زمین ویا مربوط به کرات آسمانی و خورشید ها است که جهان جن از نار سموم ساخته و آفریده شده است باید پذیرفت این منبع آتش هنوز هم هست و هنوز هم منشاء پیدایش افراد و اصناف جن میگردد .
اجنه اجسامی هوایی یا ناری (آتشی)هستند که قادرند به اشکال مختلف در آیند . و دارای عقل و هوشند.
در جن و شیطان جنبه هوا و آتش غالب است و .....

روز قلم


حكايت اهل قلم در روز قلم شوراي فرهنگ عمومي به پيشنهاد «انجمن قلم ايران» روز 14 تير را به عنوان «روز قلم» نامگذاري كرده است. «انجمن قلم ايران» نهادي حامي محافظه‌كاران مي‌باشد كه رضا رهگذر، رئيس هيأت مديره و افرادي نظير حداد عادل، علي اكبر ولايتي و...در زمره اعضاي آن قرار دارند.
    
    هرچند مجموعه محافظه‌كاران، تلاش‌هاي تبليغي و عملي بسياري براي تحديد آزادي مطبوعات به عمل آورده‌اند و از اين منظر، پيشنهاد بزرگداشت «روزقلم» توسط طيفي از آنان قابل تأمل به نظر مي‌رسد، اما جداي از اين مقوله، مي‌توان اين روز را دستمايه‌اي براي پرداختن به مسائل اساسي‌تر مطبوعات ايران قرار داد و ضمن بررسي وضعيت فعلي مطبوعات كشور و آنچه بر اهل قلم روا شده و مي‌شود، ‌اين سؤال انديشه‌سوز را طرح كرد كه آيا براي صرف نامگذاري يك روز در سال براي تكريم قلم و اهل قلم و سپس اعمال فشارهاي شبه قانوني به آزادي بيان و نويسندگان مطبوعاتي، در تمامي روزهاي سال، كارساز و صادقانه است؟
    
    
    انصاري‌راد: توقع ما اين نبود
    
    حسين انصاري، كه چندي پيش عنوان مرد طلايي قلم ايران را كسب كرد و قلم طلايي آزادي بيان به وي تعلق گرفت، از وضعيت فعلي اهل قلم در كشور اظهار تأسف مي‌كند. او مي‌گويد: بايد اظهار تأسف كنم از وضعيتي كه براي اصحاب مطبوعات دركشور وجود دارد. انتظار از نظام جمهوري اسلامي و ارزش‌هاي نظام اسلامي و البته قانون اساسي، بيش از اينها بود. شعارهايي قبل و بعد از انقلاب داده شد. ايجاب مي‌كرد كه پس از پيروزي انقلاب وضعيت اهل قلم و نويسندگان و اهل تحقيق تغيير پيدا كرده و شرايط مساعدتري براي آنها ايجاد شود. توقع آن بود كه اين گروه از حداكثر امتياز قانوني در بيان، ارشاد و اظهارنظر برخوردار باشند اما چنان كه مشاهده مي‌كنيم روزنامه‌ها در وضعيت نامطلوبي هستند و به شدت دچار خودسانسوري هستند. در وضعيتي قرار گرفته‌اند كه مي‌بينند نبايد از حدودي كه تعيين شده، تجاوز كنند و اگر بخواهند قدري پا فراتر بگذارند بايد خود را آماده محدوديت و توقيف كنند.
    او در ادامه سخن خود مي‌افزايد: بيش از 100 نشريه در ظرف مدت كوتاهي توقيف شده است. برخي از روزنامه‌نگاراني كه از جمله بچه مسلمانان بودند، به عناوين مختلف مزه زندان و توبيخ و محدوديت‌هاي سخت را كشيدند. هم اكنون ما شاهد زنداني بودن آقايان اشكوري، اكبر گنجي، هاشم آقاجري، رضا عليجاني، هدي صابر و خيلي‌هاي ديگر هستيم.
    برنده قلم طلايي ايران با اشاره به وضعيت حاضر در كشور و نيز شرايط جهاني پيش‌بيني مي‌كند كه وضعيت موجود قابل دوام نخواهد بود و در دنباله اضافه مي‌كند. اگر قرار است سالم‌سازي صورت بگيرد و جريان اداره امور كشور اصلاح شود، اولين گام آن است كه قلم‌ها و اصحاب آن، آزادانه و بدون هراس، بي‌هيچ دغدغه‌اي به نقد دولتمردان و سياست‌هاي گذشته كشور بپردازند و آن روش‌ها را تحليل و بررسي كنند تا گام‌هاي درستي براي آينده برداشته شود.
    
    
    باقي: هزينه مستمر
    
    عمادالدين باقي، روزنامه‌نگاري كه از يك سو در حال آماده سازي و انتشار سومين روزنامه خود در مقام سردبيري است و از ديگر سو در حال سبك سنگين كردن وضعيت دادگاهي است كه بايد به آن برود، هفته گذشته پا در دادگاهي گذاشت كه چند روز قبل تأكيد كرده بود اگر قرار بر غيرعلني بودن باشد، از خود دفاع نخواهد نمود. شايد به همين دلايل هست كه او وضعيت اهل قلم را وضعيت باثباتي در طول تاريخ نمي‌داند و به طنز و طعنه مي‌گويد: «در اين مملكت، كي وضع اهل قلم ميزان بوده و قلم آنها لرزان نبوده؟»

در کجا نشسته ایی

نمیدانم کجایی

در وجودم نهفته شدی...

در بین دستانم...

در قلبم...

در گوشه چشمانم...

در آسمان ایمانم...

 

در کجا نشسته ایی

کنار ساحل آرامش من

آنجا که تپش قلبم به شماره میفتد

شاید آنجا که شاپرکی بر گل آرام مینیشیند

 

کجا تو هستی که اینگونه به وجودم ملحق میشوی

در بی خوابی هایم

در شبهایه بی قراریم...

در متن تمام تنهاییم

چگونه تو آرام گرفتی در این آشوب

 

تو کجا آشکار اینگونه پنهان شده ایی

در زیر پوست من

چه لطیف میجهی...

تو در فراسوی هر زمان

در هر جای این مکان

با منی...

طوری روحم با عشق تو آمیخته شد که انگار

تو خود منی...

می ترسم

من از این تنهایی

از این که دیر می آیی

از این که روزی به من بگویی

تو به من نمی آیی

می ترسم....

چرا نمی دانی تو

چگونه بی تو زمان میگذرد

بارها این را از خودم می پرسم

من می ترسم...می ترسم...

وجود تو

زندگی یعنی همین امروز همین حالا

یعنی در آغوشت تا همیشه تا فردا

زندگی یعنی نگاه تو

کوک کردن قلبم با صدای تو

دل دادن به آهنگ دل پاکت

سرور و عشق در فضایی ساکت

زندگی یعنی همین دم

که از دلتنگم

می دانی

از این حسم عشق را می خوانی

زندگی یعنی داشتن قلب پرستو

در این وادی پست و ناهنجار تو در تو

متن عاشقانه

نه چتر با خود داشتی
نه روزنامه
نه چمدان
...

عاشقت شدم!

از کجا باید می فهمیدم مسافری؟...

خداحافظ..

خداحافظ بهترین رویای من خداحافظ  


با من و از من جدای من خداحافظ 


گرچه دوست نمیدارمت از دل وجان دیگر ولی 


دلدار بی چون وچرای من خدا حافظ

وفات حضرت خدیجه(س)

حضرت خدیجه سلام الله علیها یکی از چهار زن کامل دنیاست

حضرت خدیجه

 

پدر او: خو يلد بن عبد الغري بن قُصَي بن كلاب است.
مادر او: فاطمه دختر زائده بن أصَم است.
تولد: سال 68 پيش از هجرت
فرزندان: قاسم، عبدا...، زينب، ام كلثوم، فاطمه و رقيه مي باشند.
لقب: طاهره
وفات: در ماه رمضان سال دهم بعثت و پس از سه روز بعد از وفات ابوطالب است.
پيغمبر(ص) او را در حجون دفن كرد و خود او را در قبر گذاشت و سال وفات او عام الاحزان (سال اندوه ها) ناميده شده است و خديجه به هنگام وفات 65 سال داشت.

 

***

بازیگر" ثور" امیدوار است تواناییهایش بیشتر از ظاهرش جلب توجه کند !

کریس همثورس نگران است که مبادا اندام و ظاهر خوب او بیشتر از توانایی بازیگریش جلب توجه کند.

این بازیگر که اخیرا" در دو فیلم "انتقامجویان " و "سفید برفی و مرد شکارچی " نقش آفرینی کرده است ، قبول دارد که فیزیک بدنی خوب و ظاهر جذابش به او کمک کرده است که وارد کار بازیگری شود و در این کار پیشرفت کند اما امیدوار است که مردم بیشتر از آن که به ظاهرش اهمیت بدهند به توانایی و مهارت بازیگری او علاقه مند شوند.

کریس درباره ظاهرش گفت:"ظاهرم به من کمک کرد که وارد سینما شوم و کار بازیگری را آغاز کنم اما امیدوارم مردم فقط به خاطر این به من علاقمند نشوند."

"من یکبار با فردی کار کردم که دائما" باخودش این جمله ها را تکرار می کرد ، من زیبا هستم و یک راز دارم ، من زیبا هستم و یک راز دارم."

مترجم: فرشته مشاور

جانی دپ و همسرش برای بقای زندگی مشترکشان خیلی تلاش کردند !

جانی دپ و همسرش ونسا پارادیس برای حل مشکلاتشان مدتها تلاش کردند و براحتی تسلیم نشدند.

این زوج که بعد از ۱۴ سال زندگی مشترک اخیرا" جدایی شان را رسما" اعلام کردند ،ظاهرا" قبل از اینکه جدا شوند ماه ها تلاش کرده اند تا رابطه شان را نجات دهند.

یک منبع خبری گفت:" آنها ماه ها تلاش کردند تا رابطه شان را نجات دهند اما بلاخره به این نتیجه رسیدند که این زندگی مشترک بیش از این نمی تواند ادامه یابد و آنها باید از هم جدا شوند."

هفته گذشته ، ونسا برای انجام کارهای تبلیغاتی فیلم جدیدش به کشور محل تولدش ، فرانسه ، بازگشت و یکی از نزدیکان او ادعا می کند که همزمان شدن سفر این بازیگر با زمان اعلام جدایی این زوج ، اصلا" تصادفی نبود و آنها از قبل آن را برنامه ریزی کرده بودند.

یک منبع خبری گفت:"قبل از اینکه او سوار هواپیما شود ، همه چیز برنامه ریزی شده بود. "

مترجم: فرشته مشاور

رضا عطاران: مردم تنها خندیدن برایشان مهم نیست

رضا عطاران معتقد است: با ساخت «خوابم می آد» فكر می كردم به مخاطب شوك می دهم اما با این استقبال مردم، خودم از مخاطب شوك گرفتم. چرا كه اگر قرار بود فیلم تجاری بسازم تبحر بیشتری داشتم اما سعی كردم فیلم برای خودم هم باشد و آنرا دوست داشته باشم.

این بازیگر سینما وتلویزیون كه همزمان با اكران اولین ساخته سینمایی اش در مقام كارگردان به همراه ویشكا آسایش ـ بازیگر فیلم ـ در خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، حاضر شده بود، درباره ساخت «خوابم می آد» توضیح داد: دوست داشتم برای اولین فیلم سینمایی ام به عنوان كارگردان، كاری كه دوست دارم انجام بدهم. در آن مقطع فیلمنامه ای از آقای رفیع زاده خواندم و دیدم از لحاظ فرم كارهایی می توانم انجام بدهم كه كمتر انجام شده، مانند نریشن گویی و فلاش بك هایی كه در طول كار داشتیم.

عطاران، فیلمنامه اولیه را متعلق به حمید نعمت الله و همسرش دانست و اظهار كرد: از آن فیلمنامه تنها طرح اش استفاده شد، دختر و پسری كه پسر به خاطر عشق اش دست به سرقت می زند.

ابتدا قرار بود فیلم را كس دیگری بسازد

كارگردان و بازیگر «خوابم می آد» یادآور شد: ابتدا قرار بود كارگردان دیگری فیلم را كار كند. وقتی آن فیلم نامه را خواندم، گفتم خودم می سازم بنابراین بازنویسی كردم و چیزهایی از خاطرات بچگی خودم را در آن آوردم كه در نهایت حالت حسی آن ها را بسیار دوست داشتم.

عطاران با اشاره به برخی صحنه های فیلمش به ایسنا گفت: اتفاقات فیلم مانند همسایه، سرهنگ، تلویزیون، سرقتی كه از خانه شد همه در كودكی برایم اتفاق افتاده بود، تنها دوربین عكاسی برایم اتفاق نیفتاده بود كه دوربین سرخ پوستی كوچك بود كه آن موقع خیلی مد شده بود. در نهایت اینها را در بازنویسی فیلم نامه لحاظ كردم.

وی درباره تاثیر «بداهه» در «خوابم می آد» تصریح كرد: طبق روال كارهای قبلی ام با همان سبك و سیاق تمرین می كردیم و هر كس با خودش چیزهایی می آورد و همه چیز تمرین شد و در نهایت گرفتیم.

دو نیمه بودن «خوابم می آد» كاملا حساب شده است

رضا عطاران در بخش دیگری از این نشست در پاسخ به سوالی درباره ی ریتم فیلم، دو نیمه بودن آنرا كاملا حساب شده دانست و گفت: بخش هایی كه حساب شده است كاملا حس می شود. مرگ پایانی كه برای شخصیت اصلی گذاشته ام، این را نمی توان گفت از دست در رفته بلكه در بازنویسی اتفاق افتاده است. همچنین ژانرهایی كه عوض می شود و ملودرام به اكشن تبدیل می شود، به طبع آن شكل و شمایل پلان ها هم تغییر می كند.

مردم تنها خندیدن برایشان مهم نیست

عطاران در پاسخ به اینكه آیا نگران واكنش تماشاگران نبوده است، گفت: اگر خیلی نگران واكنش مخاطب بودم، این كار را نمی كردم. در این یكی، دو سال حس كردم مردم تنها برایشان خندیدن مهم نیست و دوست دارند موضوعی جذب شان بكند كه این مساله ای جدی است. مردم آثار كاملا اجتماعی همچون «جدایی نادر از سیمین» و یا «اینجا بدون من» و «سعادت آباد» را پیش از این كمتر می دیدند ولی الان خیلی بیشتر از كارهای كمدی می بینند.

وی با اشاره به فیلم «خوابم می آد» یادآور شد: این احساس را داشتم كه ممكن است تلفیق ژانر و این نوع كارتازه، ریسك باشد اما در نهایت شكل فیلم برایم تازگی زیادی داشت. اما در عین حال این ریسك را انجام دادم و خواستم این كار را بكنم تا ببینیم مردم چه پاسخی می دهند كه تا الان پاسخ مخاطب خیلی خوب بوده است.

عطاران ادامه داد: این تغییر ذائقه مردم بسیار خوب است و به آدم احساس خوبی دست می دهد، اینكه مردم به این شكل سینما بروند، اتفاق خیلی خوبی است.

خودم راضی نبودم كه كارهای تلویزیونی ام را تكرار كنم

كارگردان مجموعه های تلویزیونی «ترش و شیرین»، «خانه به دوش»، «كوچه اقاقیا» با اشاره به كارهای تلویزیونی اش گفت: اگر قرار بود كارهای تلویزیونی ام را تكرار كنم، ممكن بود مخاطب راضی باشد ولی خودم خیلی راضی نبودم. در عین حال برای چسباندن نان به تنور بخش اول قصه را به شكل كارهای تلویزیونی ام شروع كردم تا مخاطب بماند و تا انتها فیلم را ببیند.

رضا عطاران ادامه داد: تجربه می گوید، اجرای خوب مخاطب را جذب می كند. درست است كه قصه مهم است ولی اجرای خوب هر چیزی قابل دیدن است. اگر بازیگران و عوامل خوب اجرا داشته باشند، همه چیز خوب دیده می شود و نمی توان صحنه را رها كرد.

كارگردان «خوابم می آد» همچنین از دغدغه اش از ابتدای ساخت این فیلم برای جذب مخاطب سخن گفت و ادامه داد: مواردی مانند حضور اكبر عبدی و بازیگران گیشه دار را در نظر گرفتم . در واقع اگر احساس می كردم ممكن است بخش كمدی كار در فروش لطمه بزند فكرهایی كردم كه این بخش را پر كند.

انتخاب اكبر عبدی ریسك نبود

عطاران درباره ریسك انتخاب اكبر عبدی با توجه به كارنامه سال های اخیرش به ایسنا گفت: از نظر من ریسك نبود. من معتقدم توانایی هایی اكبر عبدی هنوز هم به انتها نرسیده و امیدوارم ادامه پیدا كند و ما از هنرشان كه بخشی را در این فیلم دیدیم لذت ببریم. كاملا مشخص است اگر كسی با فكر و ایده آقای عبدی را برای فیلم اش انتخاب كند حتما نتیجه مثبت خواهد دید.

وی تصریح كرد: فشار مالی و مسایل چند ساله اخیر نه فقط برای آقای عبدی بلكه برای خود من و دوستانی دیگر هم اتفاق افتاده و در نهایت كارهایی را كه دوست نداشتیم، انجام دادیم.

وزارت ارشاد گفته بود بهتر است از مرد به جای زن استفاده نكنیم اما...

رضا عطاران درباره ی حضور اكبرعبدی به عنوان یك بازیگر زن در فیلمش به ایسنا گفت: از اول روی هنرپیشه زن فكر می كردیم اما وقتی ایده استفاده از مرد به جای زن به ذهنم رسید، اولین نفر آقای عبدی بود. آن زمان با وزارت ارشاد برای استفاده از مرد به جای زن مشاوره شد كه گفته بودند بهتر است این كار را نكنید اما تهیه كننده تصمیم را بر عهده من گذاشت.

وی ادامه داد: برای نقش زنی كه آقای اكبر عبدی بازی كردند، وقتی در آن مقطع به حضور بازیگران زن در آن سن و سال فكر كردیم، دیدیم بازیگرهای خوب ، فوت شده اند. الان هم فكر می كنم، اكبر عبدی آنقدر در این نقش خوب ظاهر شده كه اگر فیلم جایی غیر از ایران به نمایش درآید، مطمئن هستم كسی، متوجه نمی شود او یك مرد است.

ویشكا آسایش: دوست داشتم در تجربه كارگردانی عطاران باشم

در ادامه ی نشست فیلم سینمایی «خوابم می آد» در ایسنا، ویشكا آسایش بازیگر این فیلم، درباره ی حضورش در این فیلم یادآور شد: «ورود آقایان ممنوع» تجربه بی نظیری برایم بود و كلیشه بودن نقش هایی كه بازی می كردم شكسته شد. ضمن آنكه كمدی را هم دوست دارم و تجربه همكاری با گروه برایم خیلی خوب بود. عطاران هم پارتنر خیلی خوبی برای بازی است و اگر شخص دیگری غیر از او جلویم بود، آن نقش خوب نمی شد بنابراین علاقمند بودم در تجربه كارگردانی اش هم حاضر باشم.

وی افزود: همیشه فكر می كنم كسی كه بازیگری اش خوب است، مطمئنا اگر فیلمی را كارگردانی كند و آنرا بلد باشد، می تواند در آن كار هم موفق باشد. عطاران كارگردانی اش خیلی خوب بود و خیلی راحت و بدون هیچ استرس كار را جلو برد.

عطاران هم با اشاره به نقش كوتاه ویشكا آسایش در فیلم «خوابم می آد»، گفت: در «خوابم می آد» در اصل از خانم آسایش سوء استفاده كردیم، چون دوست داشتیم برای نقش های كوتاه تر هم از دوستان بازیگری استفاده كنیم كه مشكل بازی نداشته باشند و در گیشه هم به كمك كار بیایند و مخاطب جذب كنند.

وی همچنین درباره انتخاب مریلا زارعی اظهار كرد: برای مریلا زارعی نمی شود ژانری انتخاب كرد و گفت كمدی یا درام و كلا ایشان بازیگر خوبی است و همه جور احساس و موقعیت را می تواند منتقل كند، بنابراین جزو انتخاب های اولیه مان بود كه پیش از این در« نیش زنبور» و «خروس جنگی» هم با هم همكاری داشتیم.

عطاران درباره حضور ناصر گیتی جاه هم گفت: من یك پرونده ای از بازیگران خوبی كه زیاد هم هستند دارم، به نظر من در سنیما از آن ها خوب استفاده نشده است بنابراین جاهایی كه بدونم نقشی دارم كه می شود بخشی از بازی شان دیده می شود، از آن ها استفاده می كنم. آقای گیتی جاه جزو همان اسامی بودند كه همیشه دوست داشتم با ایشان كار كنم كه در نهایت در «خوابم می آد» فرصت این همكاری فراهم شد.

رضا عطاران: به بازیگر نزدیك می شوم

وی درباره علت دیده شدن بازیگران در فیلم هایش گفت: بخش اصلی كه من خودم خیلی رعایت می كنم پیش تولید است كه مهمترین بخش كار است و سعی می كنم در همه اجزای كار خودم را حل كنم بنابراین با همه عوامل هستم، آستین بالا می زنم و قاطی می شوم. دراین فیلم حتی پرده فیلم «شعله» را با هم كشیدیم. معتقدم بخش اصلی كه در كارها دیده می شود و مهمترین بخش هر كاری است، دیده شدن بازیگر است. بازیگر اگر بتواند آنچه مدنظر داریم به مخاطب منتقل كند، بخش اصلی كار اتفاق افتاده است.

عطاران با بیان اینكه به بازیگر نزدیك می شود در عین حال مطرح كرد: اما در خیلی كارها بودم و دیدم این اتفاق نیفتاده است، شاید مشكل از اینجا باشد كه كارگردان ها خیلی به بازیگر نزدیك نمی شوند و شیره وجودی بازیگر را بیرون نمی كشند. من خیلی دوست دارم بازی های خوب در كارم اتفاق بیفتد چون این اتفاق باعث ارتباط مخاطب با فیلم می شود.

این بازیگر همچنین در توضیح دلایل برخی بازی های نامناسب در برخی فیلم ها، این موضوع را به سابقه كم برخی از آنها مربوط دانست.

رضا عطاران درباره حضور خودش به عنوان بازیگر در اولین تجربه ی كارگردانی اش به ایسنا گفت: بازی در این فیلم جزو معدود كارهایی است كه به نظرم اگر فكر كنیم، می بینیم ما به ازا كمتری دارد تا شخص دیگری جای من بازی كند. خیلی از نقش ها بوده كه می شد به راحتی آدم دیگری را گذاشت اما برای این فیلم انتخاب بازیگر دیگری برای این نقش، خیلی سخت بود.

كارگردان «خوابم می آد» به انتخاب هومن بهمنش به عنوان مدیر فیلمبرداری اشاره كرد و یادآور شد: پیش از این در فیلم «صندلی خالی» كه بازی داشتم، كارش را دیده بودم و برای این فیلم اولین انتخابم بود و از تجربه ی همكاری با او بسیار راضی هستم. پیشنهادات خوبی هم می داد و معتقدم فكر خوبی دارد و ایده هایش را براساس كار به خوبی مطرح می كند و برای من هر چه كه می گفت درست بود و انجام دادیم.

دوست داشتم اسم فیلم «رضا هرگز نمی خوابد» باشد ولی ...

رضا عطاران در بخش دیگری از این نشست، درباره تغییر نام فیلم «خوابم می آد» در مقاطع مختلف،گفت: فیلم با نام «هیچ كس فرشته نیست» پروانه گرفت كه آنرا دوست نداشتم اما «رضا هرگز نمی خوابد» را خیلی دوست داشتم كه در دو روز آخر از سوی وزارت ارشاد گفتند عوض كنید بنابراین «خوابم می آد» را جایگزین كردیم.

این كارگردان درباره پایان بندی فیلم، در پاسخ به این دیدگاه كه مرگ شیرینی است و مخاطب را اذیت نمی كند، مطرح كرد: انتهای فیلم تلفیق خواب اولیه و خواب آخر فیلم شده است كه بخشی از مخاطبان فكر می كنند، خواب است در عین حال، خواستم آن مرگ قطعیت پیدا نكند.

ممیزی ها زیاد بود اما تایم بر نبود

عطاران درباره ممیزی های «خوابم می آد» در اكران عمومی گفت: ممیزی ها زیاد بود اما تایم بر نبود و نسخه نهایی ۸۴ دقیقه شد. نسبت به جشنواره ی فجر هم خودم ۸ دقیقه را برای تند شدن ریتم كم كردم اما اصلاحیه ها باعث شد بعضی از چیزهای كه دوست دارم حذف شود.

آسایش: كمدی «خوابم می آد» متفاوت است

ویشكا آسایش در ادامه نشست ایسنا، كمدی «خوابم می آد» را متفاوت دانست و مطرح كرد: نوع كمدی این فیلم مبتذل نیست و دوست داشتم حضورم در فیلمی باشد كه ژانرش با فیلم هایی كه قبلا كار كردم متفاوت باشد.

این بازیگر كه با نقش «قطام» در مجموعه امام علی(ع) معرفی شد درباره مسیر بازیگری اش بعد از آن مجموعه، یادآور شد: تا قبل از «ورود آقایان ممنوع» خیلی ها مرا همچنان با «قطام» می شناختند و حتی در فرودگاه پاسپورتم را نگاه می كردند می گفتند تو همان قطامی، اما بعد از «ورود آقایان ممنوع» كمتر شد و می گفتند این همان «قطام» كه «خانم دارابی» شده است.

نقش «قطام» باعث شد خودم را كنار بكشم

ویشكا آسایش درباره ی دلایل ماندگاری نقش «قطام» گفت: «قطام» اولین نقش زن تاریخی بود كه دیده شد و بعد از آن هر پیشنهادی كه می شد، «قطام» را می خواستند. می توانم بگویم مدیون آن دوره نیستم چون باعث شد خودم را كنار بكشم. مجموعه امام علی (ع) برای من یك دانشگاه بود به طوری كه آن قدر درگیر آن فضا شده بودم تصمیم گرفته بودم، ادامه تحصیلم را در لندن منتفی كنم كه خوشبختانه این كار را نكردم.

وی ادامه داد: بعد از فیلم «قطام» همه سناریوها، زن قد بلند زیبا می خواستند. در حالی كه دوست داشتم نقش های دیگر را تجربه كنم.به خاطر همین وقتی نقش یك زن زشت در «ورود آقایان ممنوع» پیشنهاد شد، بسیار خوشحال شدم. اما بعد از آن فیلم پیشنهادات سمت خانم دارابی رفت و حتی همان شخصیت در بیمارستان پیشنهاد شد به هرحال امیدوارم خانم دارابی به آن شكل نماد و كلیشه ای نشود.

در ادامه ی سخنان ویشكا آسایش، رضا عطاران هم معتقد است: تا یك نفر پا جلو نگذارد و پیشنهاد جدید ندهد همان نقش های قبلی پیشنهاد می شود. به اكبر عبدی هم بعد از فیلم «خوابم می آد» پیشنهادات زن شده و خودش می گفت؛ نقش های زن را از این به بعد به من می دهند.

این بازیگر با اشاره به تاثیرات «ورود آقایان ممنوع» در روند كاریش گفت: آن كار را خیلی دوست دارم و ثابت شد برای یك كار اگر متن خوب داشته باشی و انتخاب بازیگران خوب باشد، اتفاقات خوبی می افتد. چند وقت پیش با حمید جبلی رفته بودیم «رباط كریم» به كارخانه ای سر بزنیم. در راه مردم می آمدند و به من می گفتند، خسته نباشید آقای جبلی (نام كاراكترش در فیلم ورود آقایان ممنوع)، حمید جبلی فكر كرده بود من را با او قاطی كردند، گفتم اگر دو سال كار نكنی به من می گویند جبلی و شما فراموش می شوی، گفت: آره خطرناكه!.

به گزارش ایسنا، در بخش دیگری از این نشست، رضا عطاران به استقبال مردم از «خوابم می آد» اشاره كرد و گفت: خیلی ها به من گفتند «خوابم می آد» را چند بار دیدیم و معتقدم دیدن این فیلم یك بار حال نمی دهد و دوبار كه می بینی بیشتر می چسبد و سعی می كنی سه و چهار بار آن را ببینی.

وی در عین حال مطرح كرد: اگر مشكل سینماهای حوزه هنری هم حل شود، فروش مان در تهران و شهرستان ها خیلی بیشتر خواهد شد.

ویشكا آسایش هم با اشاره به استقبال مردم، ادامه داد: مردم هم به هر حال از دیدن كارهای تكراری خسته شدند و به دنبال دیدن ایده های جدید هستند، مانند «خوابم می آد» كه سبك رضا عطاران دارد و با دیگر كمدی ها متفاوت است.

عطاران در بخش دیگری از این گفت وگو درباره اینكه محدودیت ها چقدر در بوجود آمدن خلاقیت موثر بوده است، به ایسنا گفت: هم جنبه ی مثبت دارد و هم منفی. فیلمی مانند «ورود آقایان ممنوع» موضوع اش قابل طرح نیست اما به گونه ای نوشته و ساخته شده كه ایرادی نمی توان وارد كرد. به هرحال محدودیت، خلاقیتی را در نویسنده و كارگردان به وجود می آورد كه با توجه به شرایط سعی می كند كارهایی را انجام بدهد.

انتخاب اكبر عبدی به خاطر شرایط موجود است

وی ادامه داد: مثلا انتخاب اكبر عبدی در «خوابم می آد» به خاطر شرایط موجود است و در این محدودیت این اتفاق افتاده است. حتما نمایش فیلم در كشور دیگری باعث می شود به دنبال دلیل حضور یك بازیگر مرد در نقش زن بگردند، در حالیكه اینجا دلیل نمی خواهد و به یك ایده خوب تبدیل می شود.

رضا عطاران در عین حال گفت: اما ممیزی بخشی است كه دلخواه نیست و چیزهایی گفته می شود كه انگار ما اینجا زندگی نمی كنیم و نمی فهمیم. من ۱۲ سال تلویزیون كارگردانی كردم و در سینما هم سال ها بوده ام بنابراین ما خیلی خوب می فهمیم كه چه چیز خوب است. بنابراین وقتی فیلم ممیزی می خورد، واقعا اعصابم به هم می ریزد.

وی با اشاره به ممیزی های «خوابم می آد» در اكران عمومی یادآور شد: برای همین فیلم به سینما رفتم و در یك ربع اول آن، صحنه ای كه توپ به بچه نمی خورد، هیچ كس نمی فهمد چه می شود و از عصبانیت به بیرون آمدم اما آنها معتقدند، این حذفیات به فیلم لطمه نمی زند.

رضا عطاران در بخش دیگری از گفت وگویش با ایسنا درباره گفته اش مبنی بر اینكه به دنبال كارهای جدید در آثار كمدی است، گفت: همه ذهنیتشان این است كه كاری كنند تا تغییری ایجاد شود و شاید آن موقع كه این موضوع را مطرح كردم كمی اضافه گویی كرده باشم.

وی ادامه داد: ولی در حال حاضر حمله هایی بدی به آثار كمدی می شود و باعث شده متاسفانه بچه هایی مانند شفیعی جم و رضویان خانه نشین شوند، درحالیكه مردم آنها را دوست دارند و هر چه هم بگویند كار سخیف و كمدی مبتذل انجام می دهند، باز مردم خواهان این نوع كمدی هستند.

مردم كارهایی را دوست دارند كه منتقدان دوست ندارند

عطاران یادآور شد: جذابیت من برای مردم از كارهایی مانند «خروس جنگی» و «نیش زنبور» است كه منتقدین آن ها را دوست ندارند و«ورود آقایان ممنوع» كه نوع خوب این كارها بود. كارهایی كه منتقدین دوست دارند، معمولا در میان مردم محبوب نیست مثلا كسی مرا به خاطر فیلم «اسب حیوان نجیبی است» دوست ندارد. مردم هم بیشتر دوست دارند كار كمدی انجام دهیم.

فعلا در سینما كار می كنم

وی كه مجموعه های موفقی چون «كوچه اقاقیا»، «ترش و شیرین» و «بزنگاه» را ساخته است، درباره حضور دوباره اش در تلویزیون اظهار كرد: فعلا در سینما كار می كنم، اما اگر وقت پیدا شود و طرح و قصه خوبی باشد ممكن است در تلویزیون هم كار كنم.

عطاران با اشاره به كارهای جدیدش گفت: فعلا در مجموعه «قلب یخی» به كارگردانی سامان مقدم كه برای شبكه نمایش خانگی ساخته می شود، بازی می كنم. در واقع می خواستم فیلم دومم را بسازم اما دیدم در این شرایط بهترین كار چیزی نزدیك به استراحت است بنابراین برای من بازیگری در تایم بالا، بهترین چیز بود بنابراین به این كار رفتم تا ببینم شرایط چه می شود.

این كارگردان ادامه داد: در این مدت اگر مشكلی برای فیلمی دیگر پیش نیامد، فیلم دومم را نیمه دوم امسال یا اوایل سال بعد می سازم. در عین حال برای بازی سینمایی هم چند پیشنهاد مانند فیلم جدید محسن امیریوسفی شده و قول مساعد دادم.

آسایش هم درباره آخرین فعالیت بازیگری اش به ایسنا گفت: در فیلم «نیكان و بچه غول» رحمان رضایی مشغول هستم كه تلفیق انیمیشن و رئال است و نقشی فانتزی دارم.

آخرین آمار فروش «خوابم می آد» رضا عطاران

فیلم سینمایی «خوابم می آد» ساخته رضا عطاران پس از گذشت ۱۷ روز از اکران خود در سینماهای تهران ۸۷۵ میلیون تومان فروخت.

فیلم سینمایی «خوابم می آد» ساخته رضا عطاران پس از گذشت ۱۷ روز از اکران خود و با در اختیار داشتن ۲۸ سالن در سینماهای تهران ۸۷۵ میلیون تومان فروخت.

در خلاصه داستان این فیلم آمده است: رضا، معلمی ساده و درستکار است که به سن میانسالی رسیده و در برقراری ارتباط با آدم ها دچار مشکل است، او با دختری پاستیل فروش آشنا می شود. دختر، برای پیوند کلیه خواهرش با مشکل روبروست و رضا را ترغیب به کارهایی می کند که باب میلش نیست و ....

اکبر عبدی، مریلا زارعی، ناصر گیتی جاه، ویشکا آسایش، رضا عطاران، سروش صحت، اصغر سمسارزاده، حسین محب اهری، با همراهی خداداد عزیزی در این فیلم ایفای نقش کرده اند.

لیست عوامل این پروژه سینمایی عبارتند از: فیلمنامه اولیه: معصومه بیات، حمید نعمت الله، نویسنده: احمد رفیع زاده، بازنویسی فیلمنامه: رضا عطاران، گروه کارگردانی: کارگردان: رضا عطاران، دستیار و برنامه ریز: نغمه نظری، مهدی لطیفی، گلناز گرامی، منشی صحنه: حمیرا نعمت الهی، عکس: علی اسدالهی، گروه فیلمبرداری: مدیر فیلمبرداری: هومن به منش، تصویربردار پشت صحنه: پورشسب صفاهانی زاده، دستیار یک فیلمبردار: همایون قربانی، گروه تهیه و تولید: تهیه کننده: محمدرضا تخت کشیان، جواد فرحانی، روابط عمومی: افسانه فراهانی، گروه صدا: مدیرصدابرداری: فرشید احمدی، دستیاران صدا: امید قربانی، محمد مصور، گروه صداگذاری: صداگذاری و ترکیب صدا: حسین ابوالصدق، دستیار: محمد کرتهی، امور فنی صدا: استودیو تک فیلم پارس، گروه صحنه و لباس طراح صحنه و لباس: حسین عالی نژاد، دستیار صحنه: شاهین صدیق، گروه دکور: مجری دکور: مهدی اسدی، دستیاران: مهدی وفا، عباس یوسفیان، داود بروغنی: حسن افشارمقدم، مهران روحی، اسماعیل مقیسه، گروه گریم: طراح گریم: ایمان امیدواری،مجریان: رضا عربی، هلیا رشقی، حامد افراسیابی، بافت مو: علی اعرابی، گروه موسیقی: موسیقی: حمیدرضا صدری، ویلن و ویلن التو: بابک شهرکی، با تشکر از شهرام مهاجر، گروه تدوین: تدوین: محمد توکلی، رضا عطاران، جلوه های ویژه رایانه ای و میدانی جلوه های ویژه میدانی: عباس شوقی، سرپرست جلوه های ویژه رایانه ای: علی جوکار نراقی، دستیاران: سیدعلی سیاح، امین احمدی، گروه تدارکات: مدیر تدارکات: نادر سیدمحمدی، دستیاران: صابر سیدمحمدی، عبدالله سیدمحمدی، حسین رحیمی، فرهاد شعاع، محصول موسسه آفتاب نگاران.